مترادف فارسی برای اصطلاح « خرچنگ قورباغه» می شود: chicken scratch زمانی به کار برده می شود که بخواهیم بگوییم دستخط کسی بسیار ناخوانا است. مثال کاربردی: Teacher: Please give me your homework معلم: لطفا تکلیفت رو بده به من Student: Here you go دانش آموز: بفرمایید Teacher: I can’t read this. It’s too messy […]

مترادف فارسی برای اصطلاح « خرچنگ قورباغه» می شود: chicken scratch

زمانی به کار برده می شود که بخواهیم بگوییم دستخط کسی بسیار ناخوانا است.

مثال کاربردی:

Teacher: Please give me your homework
معلم: لطفا تکلیفت رو بده به من

Student: Here you go
دانش آموز: بفرمایید

Teacher: I can’t read this. It’s too messy
معلم: نمیتونم بخونمش. خیلی درهم برهمه

Student: No it’s not! I can read this no problem
دانش آموز: نه نیست! من میتونم بخونمش. مشکلی ندارم

Teacher: Do it again, please! I can’t read this chicken scratch
معلم: دوباره انجامش بده لطفا! من نمیتونم این خرچنگ قورباغه رو بخونم.