بایگانی‌های آموزش زبان انگلیسی - الفبای زبان
داستان « The crazy artist» همراه ترجمه 25 اردیبهشت 1403

داستان « The crazy artist» همراه ترجمه

The crazy artist Frenhofer was the best artist in the world. Everyone loved him.The quality of his paintings was very high. He always used the best materials He made a big profit from his paintings.He had delicious meals with his rich neighbors. He taught art classes Life was good.Then his attitude changed. He stopped selling […]

ساختار It takes + (time) + to + (verb) 24 اردیبهشت 1403

ساختار It takes + (time) + to + (verb)

It takes + (time) + to + (verb) وقتی می خواهید به کسی بگید یک کاری چقدر زمان میبره از این قالب گرامری استفاده کنید. It takes one hour to get there It takes forty-five minutes for me to get ready It takes four quarters to complete a football game It takes 7 seconds for […]

عبارت win-win 24 اردیبهشت 1403

عبارت win-win

 ˌwin-win (adjective) [only before noun] برد-برد برای دپو طرف/ نتیجه دلخواه برای دو طرف  It’s a win-win situation all around The agreement is a win-win for everyone

واژگان کاربردی انگلیسی (۹۲) 24 اردیبهشت 1403

واژگان کاربردی انگلیسی (۹۲)

Budget بودجه Haggle : چونه زدن Discount : تخفیف Debt : بدهکاری Profit : سود Loss : ضرر Currency : واحد پول Cash : پول نقد Interest : بهره Loan : وام Change : پول خورد Deposit : واریزکردن Bankrupt : ورشکسته Stocks : سهام Inflation : تورم Inheritance : ارثیه

چگونه بگوییم «آنقدرها» هم باهوش نیستی! 24 اردیبهشت 1403

چگونه بگوییم «آنقدرها» هم باهوش نیستی!

برای بیان کلمه ی “اونقدرها” در زبان انگلیسی میتونید خیلی ساده از “that” استفاده کنید: you are not that clever اونقدر ها هم باهوش نیستیا! you are not that important اونقدرها هم مهم نیستایا! she is not that beautiful او آنقدر هم زیبا نیست this question isn’t that difficult این سوال اونقدرها هم سخت نیست […]

ساختار گرامری « It takes + (time) + to + (verb)» 23 اردیبهشت 1403

ساختار گرامری « It takes + (time) + to + (verb)»

 It takes + (time) + to + (verb)  وقتی می خواهید به کسی بگید یک کاری چقدر زمان میبره از این قالب گرامری استفاده کنید: It takes + (time) + to + (verb) “It takes one hour to get there” “It takes forty-five minutes for me to get ready” “It takes four quarters to complete […]

آشنایی با چند واژه مصوب فرهنگستان در زمینهٔ ریاضی 22 اردیبهشت 1403
دو واژه بیشینه و کمینه؛

آشنایی با چند واژه مصوب فرهنگستان در زمینهٔ ریاضی

فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای واژه‌های ماکسیمم و مینیمم، دو واژه بیشینه و کمینه را پیشنهاد داده است. به گزارش الفبای زبان، روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به‌مناسبت روز جهانی زن در ریاضیات،  واژۀ مصوّب فرهنگستان در زمینهٔ ریاضی  را به اشتراک گذاشته است. نگاشت (mapping, map): رابطه‌ای که هر نقطه […]

درباره فعل «to revive» 22 اردیبهشت 1403

درباره فعل «to revive»

to revive=restore to life or consciousness احیاء کردن/ زنده کردن/ دوباره خلق کردن synonyms= animate, quicken, reanimate, recreate The economy is beginning to revive اقتصاد شروع به احیاء شدن کرده. an attempt to revive steel industry  مثال تلاش برای احیای صنعت فولاد The doctors could revive him دکتر ها تونستند احیاش کنند

اصطلاح «a feast for the eyes» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «a feast for the eyes»

a feast for the eyes چشم نواز/ دلربا/جذاب An especially attractive, pleasing, or remarkable sight or visual experience His newest film has such lush cinematography that it is truly a feast for the eyes جدیدترین فیلم او چنان فیلمبرداری پرآذینی دارد که واقعاً چشم نواز و زیبا است There are so many wonderful displays, pictures, […]

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم» 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم»

but no but اما و اخه ندارره for no reason همینجوری you look fishy مشکوک میزنی its as A B C خیلی راحته i am as i am من همینم که هستم