I’ve hit rock bottom=the lowest possible level به ته خط رسیدم/ به بن بست خوردن   When my girlfriend asked me to move out of our flat and end our relationship, I hit rock bottom وقتی دوست دخترم از من خواست که از آپارتمانمان بیرون بروم و به رابطه مان پایان بدهم، من بن بست […]

I’ve hit rock bottom=the lowest possible level

به ته خط رسیدم/ به بن بست خوردن

 

When my girlfriend asked me to move out of our flat and end our relationship, I hit rock bottom

وقتی دوست دخترم از من خواست که از آپارتمانمان بیرون بروم و به رابطه مان پایان بدهم، من بن بست رسیدم

His business hit rock bottom and she received a timely inheritance

 

کسب و کار او به ته خط رسید و او به موقع ارث دریافت کرد

After a sharp decline, the club had hit rock bottom

پس از افت شدید، باشگاه به پایین ترین سطح خود رسیده بود

 


I’ve run up a debt

تا خر خره بدهکار/یه خروار بدهی داشتن

The company ran up huge debts

شرکت بدهی های هنگفتی داشت

  She stayed two weeks at the hotel and ran up a dept that she couldn’t pay

 او دو هفته در هتل ماند و تا خر خره بدهکار شد که نتوانست آن را بپردازد