Fast (adj) صفت fast با واژه های زیر به کار می رود: Fast car/train The fast train to London only takes 45 minutes قطار سریع به لندن تنها ۴۵ دقیقه طول می کشد که برسد. Fast lane I don’t like driving in the fast lane on the motorway من از رانندگی در لاین تندرو […]
Fast (adj)
صفت fast با واژه های زیر به کار می رود:
Fast car/train
The fast train to London only takes 45 minutes
قطار سریع به لندن تنها ۴۵ دقیقه طول می کشد که برسد.
Fast lane
I don’t like driving in the fast lane on the motorway
من از رانندگی در لاین تندرو در بزرگراه خوشم نمی آید.
Cars in the fast lane were travelling at over 80 miles an hour
خودروها در لاین تندرو با سرعت بیش از ۸۰ مایل در ساعت حرکت می کردند.
Fast computer
🔸Whether you’re a gamer, a movie editor or just someone who likes to surf and browse the Web, a fast computer will do you wonders
چه یک گیمر، یک ویرایشگر فیلم یا فقط کسی که دوست دارد وبگردی کند باشید، یک کامپیوتر سریع شما را شگفت زده خواهد کرد.
Fast pace
The fast pace of change creates uncertainty
سرعت سریع تغییر باعث ایجاد عدم اطمینان می شود.
The pace of life in the city is faster
سرعت زندگی در شهر سریعتر است.
Fast rate
The rain forests are being destroyed at an alarmingly fast rate
جنگل های بارانی با سرعت نگران کننده ای در حال نابودی هستند.
Fast learner
She was a fast learner, and her English got better day by day
او سریع یاد می گرفت و انگلیسی اش روز به روز بهتر می شد.
James was a fast learner, and was soon better at tennis than his coach
جیمز سریع یاد می گرفت و خیلی زود در تنیس بهتر از مربی خود شد
https://alefbayezaban.ir/?p=10802
Monday, 27 January , 2025