Just my luck بخشکی شانسس/ گند بزنن به شانس ما Just my luck, they’d sold out by the time I got there ایی بخشکی شانسسس! اونا همه رو فروخته بودن وقتی ک من رسیدم اونجا دیگ! The last ticket was sold a minute before I got there just my luck آخرین بلیط یک دقیقه قبل […]

Just my luck

بخشکی شانسس/ گند بزنن به شانس ما

Just my luck, they’d sold out by the time I got there

ایی بخشکی شانسسس! اونا همه رو فروخته بودن وقتی ک من رسیدم اونجا دیگ!

The last ticket was sold a minute before I got there just my luck

آخرین بلیط یک دقیقه قبل از اینکه من به آنجا برسم فروخته شد، عجب شانس بدی!

 

push your luck

ریسک کردن برای بدست آوردن موفقیت،شانسمو امتحان می کنم

 

I pushed my luck with that project and the tight deadlines. I’m glad it went well in the end

من شانس خودم و امتحان کردم با آن پروژه و زمان فوق العاده فشرده ای که داشتم. خوشحالم که در نهایت خوب پیش رفت.