Go down the rabbit hole (=follow the [white] rabbit) نترس و به دنباله این ریسمان رو بگیر و برو. یک معنیش میشه دل به دریا بزن. ریشه اصلی اصطلاح از داستان آلیس در سرزمین عجایبه که آلیس میره داخل لانه خرگوش. در مواردی استفاده میشه که یک کاری که آدم میخواد انجام بده، معلوم نیست […]

Go down the rabbit hole (=follow the [white] rabbit)

نترس و به دنباله این ریسمان رو بگیر و برو. یک معنیش میشه دل به دریا بزن.

ریشه اصلی اصطلاح از داستان آلیس در سرزمین عجایبه که آلیس میره داخل لانه خرگوش. در مواردی استفاده میشه که یک کاری که آدم میخواد انجام بده، معلوم نیست چقدر ریسک داشته باشه. لزوما ترسناک ممکنه نباشه، ولی اصطلاح میگه به کنجکاویت گوش کن و دنبالش رو بگیر.
فیلم ماتریس هم اصطلاح رو استفاده کرد (خرگوش سفید را دنبال کن)

Owning your own business is a huge responsibility that not everyone is prepared for. Are you sure you’re ready to go down the rabbit hole

I’ve stayed away from drugs and alcohol since coming to college. I have an addictive personality, so I decided to just avoid going down that rabbit hole altogether

Overhauling the current tax legislation is a rabbit hole [sic] I don’t think this administration should go down at this point

میتونیم هم با فعل افتادن استفاده کنیم

I was working, looked at my phone and fell down the rabbit hole

یعنی حواسم پرت شد اصلا رفتم سراغ یک چیز دیگه.

وقتی یک موضوعی رو در وب جستجو میکنید، و از اون به یک چیز دیگه، از اون به یک چیز دیگه میرسید و مدت زیادی از وقتتون میگذره، میگید

I went down the internet rabbit hole