aboard از روی / از روی/ توى،داخل( کشتى يا هواپيما) about در حدود above در بالای absent غایب across در میان after پس از against در برابر along همراه alongside در کنار amid در میان among در میان around در اطراف as مانند aside گذشته از at در؛ معمولا” برای اشاره به سطح athwart از […]

aboard
از روی / از روی/ توى،داخل( کشتى يا هواپيما)

about
در حدود

above
در بالای

absent
غایب

across
در میان

after
پس از

against
در برابر

along
همراه

alongside
در کنار

amid
در میان

among
در میان

around
در اطراف

as
مانند

aside
گذشته از

at
در؛ معمولا” برای اشاره به سطح

athwart
از طرفی بطرف دیگر

atop
در بالای

barring
بجز

before
قبل از

behind
پشت سر

below
در زیر

beneath
در زیر

beside
در کنار

besides
در کنار

between
میان

betwixt
در میان

beyond
خارج از/ ورای

but
اما

by
توسط

circa
در حدود

concerning
در باره

despite
با وجود