eyeball به عنوان اسم (noun) مردمک چشم تخم چشم است. اما بعنوان فعل و اصطلاح (verb) میشه گفت از نزدیک نگاه کردن یا خیره شدن changes inside the eyeball may lead to retinal detachment تغییرات داخل چشم ممکن است منجر به جداشدگی شبکیه شود   I was on the bus when this guy started eyeballing […]

eyeball

به عنوان اسم (noun) مردمک چشم تخم چشم است.

اما بعنوان فعل و اصطلاح (verb) میشه گفت از نزدیک نگاه کردن یا خیره شدن

changes inside the eyeball may lead to retinal detachment

تغییرات داخل چشم ممکن است منجر به جداشدگی شبکیه شود

 

I was on the bus when this guy started eyeballing me, like he was looking for a fight or something

من در اتوبوس بودم که این مرد شروع به خیره شدم به من شد، انگار دنبال دعوا یا چیزی می‌گردد

 

بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی:

eyeball = تخم چشم
eyelid = پلک
eyelash / lash = مژه
sclera /white = صلبیه، سفیدی چشم
retina = شبکیه
iris = عنبیه