For the time being = For now  Temporarily موقتا، فعلا، عجالتا  For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon. جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود.  We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be […]

For the time being = For now

 Temporarily
موقتا، فعلا، عجالتا

 For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon.
جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود.

 We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be looking for a house to buy.
فعلا داریم در آپارتمان زندگی می‌کنیم اما بزودی خانه‌ای ویلایی خواهیم خرید.


 For sure = For certain

 Without doubt
بدون شک، مسلما، مطمئنا، صد در صد

 I know for certain that Gene will move back to Washington next month
صد در صد مطمئنم که جین ماه آینده به واشنگتن برخواهد گشت.

 In the dark, I couldn’t tell for sure whether it was Polly or Sarah who drove by
چون هوا تاریک بود صد در صد مطمئن نبودم که آیا پالی بود که با ماشینش از کنارم رد شد یا سارا