Ailing بیمار/ ناخوش احوال She looked after her ailing father او از پدر بیمارش مراقبت کرد. He was an ailing old man او یک پیرمرد بیمار بود.

Ailing

بیمار/ ناخوش احوال

She looked after her ailing father

او از پدر بیمارش مراقبت کرد.

He was an ailing old man

او یک پیرمرد بیمار بود.