per ، each ، one بیایید به هر یک از این کلمات بپردازیم و نکات گرامری مربوط به آن‌ها را بررسی کنیم.  Per به معنای “به ازای” یا “برای هر” است و معمولاً برای بیان نسبت یا تقسیم استفاده می‌شود. – مثال: The speed limit is 60 km per hour حداکثر سرعت ۶۰ کیلومتر در […]

per ، each ، one

بیایید به هر یک از این کلمات بپردازیم و نکات گرامری مربوط به آن‌ها را بررسی کنیم.

 Per

به معنای “به ازای” یا “برای هر” است و معمولاً برای بیان نسبت یا تقسیم استفاده می‌شود.

– مثال:

The speed limit is 60 km per hour

حداکثر سرعت ۶۰ کیلومتر در ساعت اس .

 

 Each

به معنای “هر” است و به یک واحد از یک گروه اشاره دارد. این کلمه معمولاً برای تأکید بر فردیت هر واحد در یک گروه استفاده می‌شود.

– مثال:

Each student must submit their assignment

هر دانش‌آموز باید تکلیف خود را ارائه دهد.

 

One

به معنای “یک” است و به یک واحد اشاره دارد. این کلمه می‌تواند به عنوان یک اسم یا صفت استفاده شود.

I have one apple

من یک سیب دارم.

 ترکیب “per each one”

عبارت “per each one” به معنای “برای هر یک” است و معمولاً برای بیان نسبت یا مقدار به کار می‌رود. این عبارت به ما کمک می‌کند تا مشخص کنیم که یک مقدار خاص به هر واحد یا فرد تعلق دارد.

مثال:

There are two cookies per each one of the plates

در هر یک از بشقاب‌ها، دو بیسکویت وجود دارد.