چند واژه کاربردی و آزمونی (۹۳) 27 اردیبهشت 1403

چند واژه کاربردی و آزمونی (۹۳)

underrating: ناچیز شمردن، دست کم گرفتن obscuring: گمنام کردن، مبهم کردن، نامفهوم estimating: تخمین زدن، ارزیابی کردن falsifying: باطل ساختن، تزویر کردن، تحریف کردن sticking: چسبناک، الصاق، گیرافتادن adhering: بهم چسبیده بودن، جور بودن، طرفدار بودن refraining: برگردان، منع کردن، خودداری کردن benefiting: سود بردن، مزایا، نفع sewed: دوختن، خیاطی کردن folded: تا خوردن، بهم […]

واژه «veggy» 25 اردیبهشت 1403

واژه «veggy»

عبارت win-win 24 اردیبهشت 1403

عبارت win-win

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 3 از 122 - الفبای زبان
درباره عبارت «به غیر از» 11 اردیبهشت 1403

درباره عبارت «به غیر از»

برای گفتن “به غیر از …” در انگلیسی، از عبارت  Apart from استفاده می‌کنیم، معادل آن Except for است. Apart from a sister, he’s got two brothers as well به غیر از یه خواهر، دو تا برادر هم داره. the whole world seemed to be sleeping, apart from Barbara به نظر می رسید که تمام […]

ویژگی های اخلاقی افراد (۹) 10 اردیبهشت 1403

ویژگی های اخلاقی افراد (۹)

A live wire آدم پر تحرک A go-getter آدم بلند پرواز و فعال A Self-made آدم خود ساخته A level-headed آدم متین و معقول A open-minded آدم آزاداندیش، روشنفکر A soft-hearted آدم دلرحم- رئوف

چند اصطلاح رایج در سوشال مدیا 10 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح رایج در سوشال مدیا

Drama Queen ننه من غریبم بازی درآوردن، کولی بازی underage زیر سن قانونی Hating همون هیت دادن یا ابراز تنفر Gossip غیبت کردن، چُغُلی کردن Creepy چندش آور Pick Me دنبال جلب توجه Cyberbully دست انداختن و تمسخر افراد در مجازی Judge قضاوت کردن Fact حقیقت Toxic سَمّی، کسی که رفتار نرمالی نداره Cute بانمک، […]

چند جمله کاربردی (۹۱)/ Your nose is running 10 اردیبهشت 1403

چند جمله کاربردی (۹۱)/ Your nose is running

 These flowers are artificial  این گُل ها مصنوعی‌ هستند .  He wears a wig  او‌ کلاه گیس‌ میزاره .  I have a false tooth  من دندان مصنوعی دارم .  My nose is bleeding  خون دماغ شدم .  Stir your tea / coffee  چای / قهوه خودتان را هَم بزنید !  Your nose is running  آب […]

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/ he burns me up 10 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/ he burns me up

I read you like a book مثل کف دستم می شناسمت I want to try my luck می خوام شانسم رو امتحان کنم you will pay for this تقاصش رو پس میدی he burns me up حرصمو درمیاره bite your tongue زبونتو گاز بگیر don’t take it out on me ناراحتیت رو سرمن خالی نکن […]

۴ واژه کاربردی/Remark/Donate 09 اردیبهشت 1403

۴ واژه کاربردی/Remark/Donate

Remark تخمین زدن Dumb احمق و کودن Donate شریک شدن Accurate درست صحیح

عبارت «First rate» 09 اردیبهشت 1403

عبارت «First rate»

First rate= Excellent, superb درجه یک، عالی، محشر  The food served in that four-star restaurant is truly first-rate غذایی که در آن رستوران چهار ستاره سرو می‌شود واقعا درجه یک است.  The Beverly Hills Hotel provides first-rate service to its guests سرویسی که هتل بورلی هیلز به مهمانان خود ارائه می‌کند عالی است.

عبارت فعلی «Fix up» 09 اردیبهشت 1403

عبارت فعلی «Fix up»

Fix up=To repair or put back in good condition; to arrange a date or an engagement for another person  ١- تعمیر کردن، مرمت کردن؛ ۲- جور کردن، درست کردن  Since my visiting friend didn’t have a date for dinner, I fixed her up with a friend of mine. They got along very well together از […]

عبارت «For once» 09 اردیبهشت 1403

عبارت «For once»

For once=This one time, for only one time برای یکبار، فقط یکبار، برای یک بار هم که شده  For once I was able to win a game of golf against Steve, who is a much better player than I am فقط یک بار توانستم در بازی گلف، استیو را که خیلی از من بهتر بازی […]

عبارت «For sure» و عبارات هم معنی آن 09 اردیبهشت 1403

عبارت «For sure» و عبارات هم معنی آن

For sure = For certain=Without doubt  بدون شک، مسلما، مطمئنا، صد در صد  I know for certain that Gene will move back to Washington next month صد در صد مطمئنم که جین ماه آینده به واشنگتن برخواهد گشت.  In the dark, I couldn’t tell for sure whether it was Polly or Sarah who drove by […]