GET + adjective (get+ صفت) get married ازدواج کردن مثال: We’re getting married next year – the wedding will be in August ما سال آینده ازدواج خواهیم کرد- عروسی در ماه آگوست خواهد بود. get divorced طلاق گرفتن مثال: Brenda got divorced ten years ago, and she hasn’t seen her ex-husband since بِرِنا […]
GET + adjective (get+ صفت)
get married ازدواج کردن
مثال:
We’re getting married next year – the wedding will be in August
ما سال آینده ازدواج خواهیم کرد- عروسی در ماه آگوست خواهد بود.
get divorced طلاق گرفتن
مثال:
Brenda got divorced ten years ago, and she hasn’t seen her ex-husband since
بِرِنا ۱۰ سال پیش طلاق گرفت و از اون موقع تا بحال شوهر سابقش رو ندیده.
get angry عصبانی شدن
مثال:
My sister gets really angry when I borrow her clothes without telling her
خواهرم وقتی بدون هماهنگی لباسهاشو قرض می گیرم به شدت عصبانی می شه.
get tired خسته شدن
مثال:
It’s late and I’m getting tired. Let’s go home
الان دیر وقته و من هم خسته شدم. بیا بریم خونه.
Monday, 27 January , 2025