phlegmatic=showing little emotion بی عرضه، بی تفاوت، شخص خونسرد وبی رگ، شخصیت بلغمی :synonyms for phlegmatic apathetic  impassive stoic and stolid He is also phlegmatic on the subject of his dealings with Hollywood او همچنین نسبت به موضوع برخوردش با هالیوود خیلی خونسرد است It’s almost unbelievably fitting that these supremely phlegmatic men live in […]

phlegmatic=showing little emotion

بی عرضه، بی تفاوت، شخص خونسرد وبی رگ، شخصیت بلغمی

:synonyms for phlegmatic

apathetic

 impassive

stoic

and stolid


He is also phlegmatic on the subject of his dealings with Hollywood

او همچنین نسبت به موضوع برخوردش با هالیوود خیلی خونسرد است

It’s almost unbelievably fitting that these supremely phlegmatic men live in Spitalfields

تقریباً غیرقابل باور است که این مردان بی عرضه/بی تفاوت در اسپیتال فیلدز زندگی می کنند.

نکته:Spitalfields بازار دوست داشتنی سر پوشیده‌ای است که در شرق لندن واقع شده

the phlegmatic British character

شخصیت بلغمی بریتانیایی

British governments maintained their phlegmatic calm and resisted provocation

دولت های بریتانیا بی تفاوتی خود را حفظ کردند و در برابر تحریکات مقاومت کردند