پایان یافتن عملی است که در حال انجام می‌باشد. در این حالت هیچ رابطۀ علت و معلولی بین دو فعل وجود ندارد. I stopped working for them last year (من سال گذشته کار کردن برای آنها را متوقف کردم) I have stopped cycling to work (.من دوچرخه سواری را برای کار متوقف کرده‌ام)   فعل […]

پایان یافتن عملی است که در حال انجام می‌باشد. در این حالت هیچ رابطۀ علت و معلولی بین دو فعل وجود ندارد.

I stopped working for them last year
(من سال گذشته کار کردن برای آنها را متوقف کردم)
I have stopped cycling to work
(.من دوچرخه سواری را برای کار متوقف کرده‌ام)

 

فعل stop همراه با ing (infinitive) به معنای متوقف کردن فعالیتی برای انجام دادنِ کاری دیگر است. در این حالت، مصدر برای بیانِ هدفِ متوقف کردن، استفاده می‌شود.

 

I stopped to have lunch
(من توقف کردم تا ناهار بخورم)
We stopped to have something to eat
(ما توقف کردیم تا چیزی بخوریم)

 when you stop to do something
It means you take a break to do that thing

 when you use stop followed by an ing it means to quit or finish