تهیه و تنظیم: حسین شیردل/ قید های تکرار (Adverbs of frequency) نشان می دهند که هر چند وقت یکبار (یا چند بار) چیزی اتفاق افتاده یا می افتد. محدوده تکرار یک عمل از ۱۰۰ درصد (یعنی همیشه) تا ۰ درصد (هیچ وقت) متغیر است. (در تصویر بالا هر چه از بالا به سمت پایین می […]

تهیه و تنظیم: حسین شیردل/

قید های تکرار (Adverbs of frequency) نشان می دهند که هر چند وقت یکبار (یا چند بار) چیزی اتفاق افتاده یا می افتد. محدوده تکرار یک عمل از ۱۰۰ درصد (یعنی همیشه) تا ۰ درصد (هیچ وقت) متغیر است. (در تصویر بالا هر چه از بالا به سمت پایین می آییم میزان تکرار کمتر می شود).

متداول ترین قید های تکرار عبارتند از:

always، usually، generally، often، sometimes، occasionally، seldom، rarely، never

همیشه، معمولا، به طور کلی، اغلب، گاهی اوقات، گهگاهی، به ندرت، به ندرت، هرگز


How often‌ و How many times هم معمولا برای بیان تکرار به کار برده می شوند.

مثال:

  • always do grocery shopping at this mall.  من همیشه خرید موا غذایی را در این مال انجام می دهم
  • They were sometimes late for geography classes.  آن ها گاهی اوقات برای کلاس جغرافیا دیر می‌ کردند
  • We occasionally ate at this restaurant.  ما گهگاهی در این رستوران غذا می خوردیم
  • She never walks her dog in the morning.  او هی چوقت صبح با سگش پیاد روی نمی کند
  • How often did you present in front of a big audience when you were a student?  در دوران دانشجویی، هر چند وقت یک باربرای جمعیت زیادی ارائه می دادید؟
  • How many times a week do you exercise?  هفته ای چند بار ورزش می کنید؟

موقعیت در جمله

موقعیت قید تکرار در یک جمله به فعل اصلی بستگی دارد.

وقتی فعل اصلی در یک جمله یک فعل کامل است و نه یک فعل کمکی (verb auxiliary) و فعل to be، قید تکرار قبل از آن می آید.

  • sometimes play squash with my friend.  من گاهی وقت ها با دوستم اسکواش بازی می کنم
  • They rarely travel.  آن ها به ندرت به مسافرت می روند
  • Pete usually reads in the morning.  پیت معمولا صبح مطالعه می کند

هنگامی که فعل اصلی فعل to be باشد، قید تکرار بعد از آن می‌ آید.

  • was always worried about my test results when I was at school.  در دوران مدرسه، همیشه نگران نتایج امتحاناتم بودم
  • Summer is usually the hottest in my city.  تابستان در شهر من معمولا گرمترین است
  • We are seldom happy with the service at this restaurant.  ما به ندرت از خدمات دهی این رستوران راضی هستیم

وقتی فعل علاوه بر فعل اصلی یک یا چند فعل کمکی هم داشته باشد، قید تکرار معمولا بعد از اولین فعل کمکی می آید.

  • have never ridden a horse.  من هیچ وقت سوار یک اسب نشده ام
  • She has always been interested in graphic design.  او همیشه به طراحی گرافیک داشته است
  • He would never have been able to continue without your support.  او هیچ وقت بدون حمایت شما نمی توانست ادامه دهد