تهیه و تنظیم: شیدامهدوی/ ۱- Hold on “Hold on” در اینجا به معنای این است که لطفا گفتگویتان را متوقف کنید ولی تماس را قطع نکنید. گاهی اوقات هم “on” حذف می شود و فقط “Hold” به کار می رود که باز هم همان معنی را می دهد؛ مثلا: Could you hold, please? خیلی از […]

تهیه و تنظیم: شیدامهدوی/

۱- Hold on

Could you hold on a moment, please?   میشه لطفا یه لحظه صبر کنید؟

Hold on” در اینجا به معنای این است که لطفا گفتگویتان را متوقف کنید ولی تماس را قطع نکنید. گاهی اوقات هم “on” حذف می شود و فقط “Hold” به کار می رود که باز هم همان معنی را می دهد؛ مثلا: Could you hold, please?

خیلی از تلفن های همراه و ثابت دکمه ای برای به تعلیق نگه داشتن تماس دارند که باعث مکث و وقفه در تماس می شوند ولی تماس تلفنی به طور کامل قطع نمی شود.


۲- Put (a call) through

I’m just going to put you through right now.   الان شما رو وصل می کنم

Put (a call) through به معنای وصل شدن به فردیست که با او تماس گرفته اید. اگر با خط راهنماخدمات مشتری تماس بگیرید، اپراتور یا نفر اولی که با شما صحبت می کند شما را به نماینده بخش مربوطه وصل می کند تا مشکلتان را حل کند.


۳- Call back

I’ll ask her to call you back when she gets home.   از او میخوام وقتی به خانه برگشت با شما تماس بگیره

این فعل بسیار رایج به معنای “تماس با شخصی است که قبلاً با شما تماس گرفته”. همچنین اگر شخصی که قصد دارید با او صحبت کنید در دسترس نباشد می توانید “request a call back” (درخواست تماس از طرف او) کنید.

۴- Pick up

No one is picking up. Maybe they’re not home.   هیچ کس گوشی رو برنمیداره. شاید خونه نیستند

این فعل عبارتی به معنی “پاسخ دادن به تلفن” است. این کلمه از تلفن های ثابت گرفته شده که برای جواب دادن به آنها باید گوشی را برداشت. بنابراین می توان آن را به “برداشتن گوشی” هم ترجمه کرد.


۵- Speak up

I’m afraid I can’t hear you, there’s some background noise. Could you speak up please?   نمیتونم صداتون رو بشنوم. اطرافم سر و صدا هست. میشه لطفا بلندتر صحبت کنید؟

Speak up به معنی “بلندتر صحبت کردن” است و در مواقعی که نتوانید صدای فرد پشت گوشی را به خوبی بشنوید به کارتان می آید.
۶- Cut off

I can’t hear her anymore. I think we got cut off.   نمیتونم صداشو بشنوم. فکر کنم قطع شدیم

Cut off به معنای قطع شدن ناگهانی و غیر منتظره یک مکالمه تلفنی به دلیل مشکلات فنی است.


۷- Break up

Could you repeat that? You broke up for a second.   میشه دوباره تکرار کنید؟ یه لحظه صداتون قطع شد

وقتی break up اتفاق می افتد، یعنی شما نمی توانید به دلیل مشکلات اتصال تماس، صدای طرف مقابلتان را به وضوح بشنوید.


۸- Switch off/turn off

My phone was switched off because the battery had died.   گوشیم خاموش بود چون باتریش تموم شده بود

Switch off یا turn off به معنی “غیرفعال کردن” یا “جلوگیری از کار کردن چیزی” است.


۹- Ring off

We talked for an hour and then I rang off.   یک ساعت حرف زدیم و بعد قطع کردم

این فعل به معنی “پایان دادن به تماس” است و فقط ر ایالات متحده و کانادا استفاده می شود و بسیار قدیمی است.


۱۰- (the phone) Hang up

He was so angry that he hung up on me!   آنقدر عصبانی بود که گوشیو روی من قطع کرد

hang up” به معنی “پایان دادن به تماس” یا “قطع کردن تماس” است. حواستان باشد که “hang up” را با “hang on” اشتباه نگیرید! “hang on” به همان معنای “hold on” (منتظر ماندن پشت خط برای یک مدت. ) است و اغلب به جای آن استفاده می شود.