keeping my mouth shut سکوت کردن / خفه شدن و حرف نزدن   When he starts talking about politics, I just keep my mouth shut وقتی در مورد سیاست شروع به صحبت می کنه من حرفی نمی زنم /سکوت می کنم   She told me to keep my mouth shut about the news او به […]

keeping my mouth shut

سکوت کردن / خفه شدن و حرف نزدن

 

When he starts talking about politics, I just keep my mouth shut

وقتی در مورد سیاست شروع به صحبت می کنه من حرفی نمی زنم /سکوت می کنم

 

She told me to keep my mouth shut about the news

او به من گفت که در مورد این اخبار دهانم را ببندم