۲۴/۷ این اصطلاح یکی از پر کاربردترین اصطلاحات برای بیان این مسئله است که شما یک کار را به مدت ۲۴ ساعت در طول هفته انجام می دهید. My little sister irritates me 24/7 خواهر کوچولوم ۲۴ ساعته من رو اذیت میکنه! A short fuse این اصطلاح به افرادی اشاره دارد که بیشتر به دلیل […]
۲۴/۷
این اصطلاح یکی از پر کاربردترین اصطلاحات برای بیان این مسئله است که شما یک کار را به مدت ۲۴ ساعت در طول هفته انجام می دهید.
My little sister irritates me 24/7
خواهر کوچولوم ۲۴ ساعته من رو اذیت میکنه!
A short fuse
این اصطلاح به افرادی اشاره دارد که بیشتر به دلیل عصبانیت شناخته می شوند
He had a very short fuse and he could be totally irrational at times
او بسیار عصبی بود و گاهی اوقات میتوانست کاملاً غیرمنطقی باشد
A taste of your own medicine
شاید شما نیز برخی از داروها را میل کرده باشید که مزه بسیاری بدی داشته باشد و بر این باور باشید که این اصطلاح نیز به همین مزه بد اشاره کند ولی این اصطلاح در اصل می خواهد بگوید که کار بد یک فرد را با یک کار مشابه به همان جبران کنیم.
I’m tired of him always finding faults with me. I’m going to give him a taste of his own medicine
من از اینکه او همیشه از من ایراد می گیرد خسته شده ام. من می خواهم همین کار را با اون بکنم
Butterflies in my stomach
He had butterflies in his stomach as he walked out onto the stage for his dance performance
هنگامی که برای اجرای رقص خود به روی صحنه می رفت، بسیار نگران بود.
By the skin of your teeth
این اصطلاح به این معنی است که شما با تلاش فراوان و با جون دل یک کار را انجام دهید.
We managed to complete the project on time by the skin of our teeth
ما موفق شدیم این پروژه را به موقع و با تلاش بسیار به پایان برسانیم
?Cat got your tongue
اگر بخواهیم این اصطلاح را لغت به لغت ترجمه کنیم به معنی این است که گربه زبانت را گرفته است ولی معنی اصلی آن “موش زبانت را خورد است” می باشد.
?Speak up boy or cat got your tongue
صحبت کن پسر یا موش زبانت را خورده است؟
Crying wolf
افراد را در زندگی مشاهده می کنید که برای فرار از موقعیت خطرناک گریه الکی می کنند این اصطلاح به این مسئله اشاره دارد که معادل فارسی آن “اشک تمساح” می باشد.
The little boy had cried wolf so many times that when he was really sick no one believed him
پسر کوچولو آنقدر اشک تمساح ریخته بود که وقتی واقعاً مریض بود هیچکس او را باور نکرد
Cut someone some slack
این اصطلاح اشاره به این دارد که شما پیش از اینکه فردی را قضاوت کنید باید خود را در جایگاه او قرار دهید. اگر بخواهیم به صورت ضرب المثل یا اصطلاح این عبارت را ترجمه کنیم نزدیک ترین اصطلاح ” یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به بقیه” می باشد.
I know he is not up to the mark right now but let’s cut him some slack. He’s new to this environment and needs time to adjust
من می دانم که او در حال حاضر در حد مطلوب نیست، اما باید او را کمی درک کنیم. او تازه وارد این محیط شده است و برای سازگاری نیاز به زمان دارد
Down for the count
این اصطلاح گرفته شده از ورزش بوکس است و اشاره به این دارد فرد به حدی ضربه خورده است که دیگر توان بلند شدن ندارد.
The company is in trouble and may be about to go down for the count.
این شرکت غرق در مشکل است و دیگر نفس های آخر خود را می کشد.
Draw the line
این اصطلاح به این مسئله اشاره دارد که در نقطه ای شما باید حد فاصل بیان شرایط خوب و نامناسب را برای خود مشخص کنید.
It all depends on your concept of fiction and where you draw the line between fact and fiction
همه چیز بستگی به مفهوم شما از داستان دارد و اینکه در کجا مرز بین واقعیت و تخیل را ترسیم می کنید
Easier said than done
این اصطلاح به این مسئله اشاره دارد که انجام دادن یک مسئله نسبت به گفتنش بسیار ساده تر است.
The doctor advised her to stop smoking and drinking but it is easier said than done
دکتر به او توصیه کرد که سیگار و الکل را ترک کند، اما گفتن آن آسان تر از انجام دادنش است.
Every cloud has a silver lining
بهترین معادل برای این عبارت “در نومیدی بسی امید است” می باشد.
Reena was depressed to be confined to bed after her surgery, but over time, when she could spend a lot of time with her family and catch up with old friends, who came to visit her, she realized that every cloud has a silver lining.
رینا از اینکه پس از جراحی روی تخت حبس شده بود، افسرده بود، اما با گذشت زمان، زمانی که میتوانست زمان زیادی را با خانوادهاش بگذراند و با دوستان قدیمیای که برای دیدن او آمده بودند، پیش بیاید، متوجه شد که در نومیدی بسی امید است.
Finding a needle in a haystack
در زبان فارسی نیز ما معادلی برای این اصطلاح داریم که می گوییم ” پیدا کردن سوزنی در انبار کاه”
We’ve been looking for an apartment in Geneva for six weeks and it’s like finding a needle in a haystack
ما شش هفته است که به دنبال آپارتمانی در ژنو می گردیم و مثل پیدا کردن سوزنی در انبار کاه است.
- نویسنده : ساراکوشا
Thursday, 21 November , 2024