تهیه و تنظیم:ساراکوشا/ بخش اول- ضرب المثل های کاربردی زبان انگلیسی نابرده رنج گنج میسر نمی شود no pains ,no gains خواستن توانستن است where there is a will there is a way اب در هاون کوبیدن he beats a dead horse پول علف خرس نیست money doesn’t grow on the tree نوش دارو بعد […]
تهیه و تنظیم:ساراکوشا/
بخش اول- ضرب المثل های کاربردی زبان انگلیسی | |
نابرده رنج گنج میسر نمی شود | no pains ,no gains |
خواستن توانستن است | where there is a will there is a way |
اب در هاون کوبیدن | he beats a dead horse |
پول علف خرس نیست | money doesn’t grow on the tree |
نوش دارو بعد از مرگ سهراب | after death the doctor |
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو | when you are in Rome,do as the Romans do |
او خیالات خام در سر دارد | he builds castles in the air |
توانا بود هرکه دانا بود | knowledge is power |
پیمانه اش پر شده است | his days are numbered |
به هرجا بری اسمان همین رنگه | all roads lead to Rome |
از اب گل الود ماهی گرفتن | fish in troubled waters |
خشک و تر با هم می سوزند | everyone is in the same boat |
دل به دریازدن | take the plunge |
باد آورده را باد می برد | easy comes,easy goes |
بی خبری خوش خبری است | no news is good news |
شاهنامه آخرش خوش است | all is well that ends well |
دو صد گفته چون نیم کردار نیست | actions speak louder than words |
هر گردی که گردو نمی شود | all that glitters is not gold |
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است | better late than never |
کوری که عصاکش کسی شود | the blind leading the blind |
جوجه را آخر پاییز می شمارند | don’t count your chickens before they’re hatched |
دیگ به دیگ میگه روت سیاه | the pot calling the kettle black |
دندان اسب پیش کشی را نمی شمارند | don’t look a gift horse in the mouth |
یک دست صدا ندارد | many hands make light work |
کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد | The shoemaker’s wife goes the worst shod |
از دنده چپ برخاستن | To get out of bed on the wrong side |
با یک گل بهار نمی شود | One swallow does not make summer |
باد آورده را باد می برد | Light come, light go |
نانش در روغن است | His bread is buttered on both sides |
یک تخته اش کم است | He is a button short |
به ساز کسی رقصیدن | To dance to a person’s tune |
حساب حساب است، کاکا برادر | Bargain is bargain |
مثل خر در گل مانده | Like a duck in thunderstorm |
نخود هر آشی بودن | To have a finger in every pie |
دست و پا چلفتی است | His fingers are all thumbs |
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها | There is no smoke without fire |
از چاه درآمدن و در چاله افتادن | To fall from the frying pan into the fire |
مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد | A burnt child dreads the fire |
آرامش قبل از طوفان | After storm cames calms |
پا توی یک کفش کردن | Harp on one string |
https://alefbayezaban.ir/?p=2516
Saturday, 23 November , 2024