Get the hell out of here برو گم شو، گورت رو گم کن؛ گور (خود را) گم کردن، رفتن گم شدن  They must pack up and get the hell out of here  باید اسباب‌هایشان را جمع کنند و بروند گم شوند.    Let’s get the ball out of here, before any shooting starts بهتر است […]

Get the hell out of here

برو گم شو، گورت رو گم کن؛ گور (خود را) گم کردن، رفتن گم شدن

 They must pack up and get the hell out of here

 باید اسباب‌هایشان را جمع کنند و بروند گم شوند.

 

 Let’s get the ball out of here, before any shooting starts

بهتر است قبل از اینکه تیراندازی شروع شود بزنیم به چاک