اصطلاح «jock» به چه معناست؟ 04 دی 1403

اصطلاح «jock» به چه معناست؟

jock Meaning: an athlete, sportsman مرد ورزشکار/ شخص ماهر در ورزش/سوارکار حرفه اى. این اصطلاح عامیانه معمولاً در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود اما ممکن است در انواع دیگر انگلیسی نیز استفاده شود. Origin: possibly short for “jockstrap” (an athletic support)     Example 1: Betty’s new boyfriend is one of the jocks on the […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 54 از 97 - الفبای زبان
اصطلاح «موفقیت حتمی است» 09 آبان 1402

اصطلاح «موفقیت حتمی است»

It’s in the bag=Assured of success, virtually accomplished or won موفقیت حتمیه/اطمینان از موفقیت The coach thought the trophy was in the bag مربی فکر می کرد موفقیت ما حتمی است

اصطلاح I was skeptical + دو اصطلاح دیگر 09 آبان 1402

اصطلاح I was skeptical + دو اصطلاح دیگر

I was skeptical شک داشتم Against my will بر خلاف میل باطنی من… If I do say so myself تعریف از خود نباشه

اصطلاح that explains it + دو اصطلاح دیگر 09 آبان 1402

اصطلاح that explains it + دو اصطلاح دیگر

Oh, that explains it پس قضیه این بوده! !You sold me منو متقاعد کردی! Bury the hatchet کدورت ها رو کنار بزار

اصطلاح Cost an arm and a leg 08 آبان 1402

اصطلاح Cost an arm and a leg

Cost an arm and a leg=To be very expensive cost a fortune=cost the earth خیلی لوکس و گران قیمت/هم قیمت خون آدم That luxury car must have cost him an arm and a leg آن ماشین لوکس باید برای او خیلی گران /به قیمت خون آدم است

اصطلاح آتش بس! 08 آبان 1402

اصطلاح آتش بس!

bury the hatchet=end a quarrel or conflict and become friendly آتش بس کردن/ صلح کردن Jerry and Cindy had been avoiding each other since the divorce, but I saw them together this morning, so they must have buried the hatchet جری و سیندی از زمان طلاق از یکدیگر دوری می کردند، اما من امروز صبح […]

اصطلاح Call it a day 08 آبان 1402

اصطلاح Call it a day

Call it a day=To stop working or to end an activity برای امروز بسه/ دست کشیدن از کار I’m getting a bit tired now let’s call it a day من الان دارم کمی خسته می شوم برای امروز کافی است.

اصطلاح Cold feet 08 آبان 1402

اصطلاح Cold feet

Cold feet=Feeling nervous or hesitant about doing something احساس اضطراب و ترس / تردید/ I was going to try bungee jumping, but I got cold feet می خواستم بانجی جامپینگ را امتحان کنم، اما اضطراب /ترس دارم

اصطلاح All in the same boat 08 آبان 1402

اصطلاح All in the same boat

All in the same boat=In a similar situation, in the same position در وضعیت یکسانی هستیم/ شرایط یکسان/دچار همان مخمصه Everyone’s got too much work we’re all in the same boat همه کار زیادی دارند شرایط همه ما یکسان است

I’m on to you + دو اصطلاح دیگر 07 آبان 1402

I’m on to you + دو اصطلاح دیگر

I’m done talking دیگه حرفی ندارم As far as it goes تا حدودی I’m on to you آمار تو دارم

اصطلاح گذشته درگذشته! 07 آبان 1402

اصطلاح گذشته درگذشته!

Let bygones be bygones=forget past offences گذشته ها گذشته/ گذشته درگذشته! letting bygones be bygones, leaving our past in our past, is a helluva way of owning every bit of happiness available to us by throwing away any scrap of unnecessary stress in our life گذشته ها گذشته، رها کردن گذشته‌مان در گذشته‌مان، راهی بی‌نظیر […]