تهیه و تنظیم:ساراکوشا/ فعل دوکلمه ای شماره یک come across این فعل دو کلمه ای به معنی “(تصادفی) برخورد کردن به، برخوردن به، مواجه شدن با، اتفاقی پیدا کردن” I came across an old school friend in Oxford Street this morning. امروز صبح در خیابان آکسفورد به یکی از همکلاسیهای قدیمی برخورد کردم. She came […]

تهیه و تنظیم:ساراکوشا/

فعل دوکلمه ای شماره یک come across

این فعل دو کلمه ای به معنی “(تصادفی) برخورد کردن به، برخوردن به، مواجه شدن با، اتفاقی پیدا کردن”

I came across an old school friend in Oxford Street this morning.

امروز صبح در خیابان آکسفورد به یکی از همکلاسیهای قدیمی برخورد کردم.

She came across some old photographs in a drawer.

او اتفاقی چند عکس قدیمی توی کشو پیدا کرد.


فعل دوکلمه ای شماره دو (come back (to sb

این فعل دو کلمه ای به معنی “به یاد کسی آمدن، در خاطر کسی زنده شدن”

It’s all coming back to me now.

الان همه چیز داره یادم می آید.

Once you go to France, your French will soon come back.

زمانی که به فرانسه بری، زبان فرانسه رو خیلی زود به خاطر میاری.


فعل دوکلمه ای شماره چهار Come down

این فعل دو کلمه ای به معنی “(قیمت) کاهش یافتن، پایین آمدن، سقوط کردن”

The price of petrol is coming down.

قیمت بنزین در حال کاهش است.


فعل دوکلمه ای شماره پنج Come to sb

این فعل دو کلمه ای به معنی “به ذهن کسی خطور کردن، به ذهن کسی آمدن”

The idea came to me in my bath.

تو حمام بودم که این فکر به ذهنم آمد.

It suddenly came to her that she had been wrong all along.

یهو به ذهنش رسید که تمام این مدت اشتباه می کرده.