تهیه و تنظیم: زهراکلاته عربی/ کلمه انگلیسی معنی فارسی The congress کنگره The party حزب The congressman نماینده کنگره The president رئیس جمهور The election انتخابات The republican جمهوری‌خواه The house of representatives مجلس نمایندگان The senator سناتور The king پادشاه The vote رای The governor فرماندار politics سیاست The ballot برگه رای The parliament […]

تهیه و تنظیم: زهراکلاته عربی/

کلمه انگلیسیمعنی فارسی
The congressکنگره
The partyحزب
The congressmanنماینده کنگره
The presidentرئیس جمهور
The electionانتخابات
The republicanجمهوری‌خواه
The house of representativesمجلس نمایندگان
The senatorسناتور
The kingپادشاه
The voteرای
The governorفرماندار
politicsسیاست
The ballotبرگه رای
The parliamentمجلس

The democratدموکرات
The mayorشهردار
Abductorآدم ربایی
Public opinionافکار عمومی
Racial distinctionتمایز نژادی
Racismنژادپرستی
abortive attemptتلاش نافرجام
abortive coupکودتای نافرجام
Abuseسو استفاده کردن
Air Fieldمیدان هوایی
The prime ministerنخست وزیر
The senateمجلس سنا
Mutual disappointmentنارضایتی متقابل
National saviourناجی ملی
National interestمنافع ملی

Official existenceوجود رسمی
Massive invasionتهاجم عظیم
Member countriesکشورهای عضو
Peace negotiationsمذاکرات صلح
National currencyپول ملی
Nationalizeملی کردن
NATOناتو
Policy preparationسیاست‌گذاری
Moderate policyمیانه‌رو
Law-creatingقانون‌گذاری
Middle classطبقه متوسط
Military capacityظرفیت و توان نظامی
Military movementsتحرکات نظامی
Military superiorityبرتری نظامی
International agreementقرارداد بین‌المللی

Judiciaryقوه قضاییه
warجنگ
Left-wingجناح چپ
Left-wing partiesاحزاب جناح چپ
Legislationقانون‌گذاری
Political movementجنبش سیاسی
defamationافترا
deflectمنحرف کردن
demagogueعوام فریبی
denigrateحمله به نام و شهرت کسی
Political unionاتحادیه سیاسی
Multi-party assemblyمجلس چند حزبی
Negotiationsمذاکرات
Nuclear strategyاستراتژی هسته‌ای
Accusationاتهام، دعایی مبنی بر اینکه کسی مرتکب تخلف شده است.

Allegationادعا، اتهام رسمی به کسی
Allianceاتحاد، پیوستن به یک انجمن یا ائتلاف
authoritarianمستبد
bamboozleفریب دادن، پنهان کردن انگیزه‌های واقعی
beleaguerمحاصره کردن
benefitسود
رشوه دادن
cadreکادر نظامی
careerحرفه
claimمطالبه
coercionاجبار
collaborationهمکاری
concealپنهان کردن، پوشاندن
controlکنترل
corruptionفساد

coterieحزب جمعی از افراد با هدف مشترک
dictatorshipدیکتاتوری
embezzlementاختلاس
empireامپراتوری
fiascoشکست مفتضحانه
greedyطمع کار
hypocrisyتظاهر به داشتن ویژگی‌ها یا باورهایی که ندارید.
ignorantبی‌سواد؛ فاقد دانش
illegalغیر قانونی
illicitقاچاق
influenceقدرت تأثیرگذاری بر افراد یا رویدادها
infringementعملی که یک توافق یا حق را نادیده می‌گیرد.
intimidationعمل ترساندن یک فرد ضعیف تر برای انجام کاری
irresponsibleبی‌مسئولیت
lobbyلابی

malfeasanceرفتار نادرست یک مقام دولتی
patriarchyمرد سالاری
plagiarismسرقت ادبی
plutocracyیک سیستم سیاسی که توسط افراد ثروتمند اداره ‌می‌شود.
privilegeمزیت امتیاز
proxyنماینده
rebutرد کردن ادعا با مدرک
regimeرژیم
reputationشهرت، آبرو
resignationاستعفا
revelationافشا
sagaحماسه
scandalرسوایی
scapegoatکسی که به خاطر اشتباهات دیگران مجازات .می‌شود
solicitدرخواست فوری
taintedآلوده
tarnishلکه‌دار کردن
tycoonسرمایه‌دار
unethicalعدم انطباق با استانداردهای مورد تایید رفتار اجتماعی
unjustناعادلانه