تنظیم: شیدامهدوی/ رنگ پول یک شخص معنی: مقدار پولی که در دسترس یک شخص قرار دارد. Easy Money پول باد آورده معنی: پولی که با تلاش کمی به دست میآید Front Money پیشپرداخت معنی: پولی که ابتدا برای دریافت چیزی میپردازید Heavy Money پول سنگین معنی: پول زیاد آنها پول زیادی دارند. من مطمئن هستم […]
تنظیم: شیدامهدوی/
رنگ پول یک شخص
معنی: مقدار پولی که در دسترس یک شخص قرار دارد.
Show me the color of your money and then we can talk.
اول مقدار پولتان را نشانم دهید تا بعد با هم صحبت کنیم.
If we knew the color of the company's money we could make a better bid on the deal.
اگر ما مقدار پول در دسترس در شرکت را میدانستیم، میتوانستیم معاملهی بهتری را پیشنهاد کنیم.
Easy Money
پول باد آورده
معنی: پولی که با تلاش کمی به دست میآید
Some people think that playing stocks is easy money.
برخی از افراد فکر میکنند که از طریق بازی با سهام راحت پول به دست میآورند.
Unfortunately, there are few jobs are truly easy money.
متاسفانه شغلهای بسیار کمی وجود دارد که واقعا میتوان از طریق آنها به راحتی پول بهدست آورد.
Front Money
پیشپرداخت
معنی: پولی که ابتدا برای دریافت چیزی میپردازید
I'll need to put up $100,000 front money to get in on the deal.
من برای انجام این معامله، باید صدهزار دلار پیشپرداخت بدهم.
Always be suspicious of companies that ask for front money.
همیشه به شرکتهایی که از شما پیشپرداخت میخواهند، شک کنید.
Heavy Money
پول سنگین
معنی: پول زیاد
Tom will bring heavy money into the company if he agrees to invest.
اگر تام با سرمایهگذاری موافقت کند، پول زیادی به شرکت میآورد.
They have heavy money. I'm sure they'll buy the house.
آنها پول زیادی دارند. من مطمئن هستم که آنها خانه را میخرند.
Hush Money
حقالسکوت
معنی: پولی که به کسی میدهند تا سکوت کند و اطلاعات را لو ندهد.
Many people are paid hush money to not testify in court. It's illegal, but it happens.
به تعداد زیادی از مردم حقالسکوت میدهند تا در دادگاه شهادت ندهند. این غیر قانونی است، ولی اتفاق میفتد.
The gang tried to pay the man off with hush money, but he was having none of it.
خلافکاران سعی کردند مرد را با حقالسکوت ساکت نگه دارند، اما او قبول نکرد.
Mad Money
پول توجیبی
معنی: پولی که برای خوشگذرانی خرج میشود، پول برای ولخرجی کردن
We've put away a few thousand dollars in mad money for our next vacation.
ما برای تعطیلات بعدی چندهزار دلار برای خوشگذرانی و ولخرجی کنار گذاشتهایم.
Don't go to Las Vegas without some mad money.
بدون پولتوجیبی به لاس وگاس نرو.
Money From Home
پول راحت
معنی: پولی که راحت به دست آمده است.
Peter thinks investing in stocks is money from home.
پیتر فکر میکند با سرمایهگذاری در بورس راحت پول به دست میآورد.
She's looking for a job that's money from home. Good luck!
او دنبال شغلی میگردد که به راحتی از آن پول دربیاورد. موفق باشد!
Money Grubber
خسیس
معنی: کسی که پول خرج کردن را دوست ندارد، خسیس
She'll never give you money for your idea. She's a money grubber.
او برای ایدهی تو هیچ پولی نمیپردازد. او خسیس است.
Money grubbers can't take it with them. I have no idea why they take it so seriously. I say easy come, easy go.
خسیسها نمیتوانند آن را تحمل کنند. من هیچ ایدهای ندارم که چرا انقدر آن را جدی میگیرند. به نظر من پول باد آورده را باد میبرد.
Money Talks
صحبت کردن از پول (پول حلال مشکلات است)
معنی: پولی که روی یک شرایط تاثیر میگذارد.
Of course, they let the big box store build in town. Never forget: Money talks.
البته، آنها اجازه میدهند که فروشگاه بزرگ در شهر ساخته شود. فراموش نکن: پول حلال مشکلات است.
Just remember money talks. If they really want you for the position, they'll meet your salary demands.
یادت باشد پول حلال مشکلات است. اگر آنها واقعا تو را برای آن جایگاه بخواهند، درخواستهای تو در رابطه با حقوق را در نظر میگیرند.
On the Money
معنی: صحیح، دقیق
I'd say you are on the money about that situation.
من گفته بودم که شما راجع به آن شرایط درست میگفتید/ حق داشتید.
His guess that the company would succeed was on the money.
حدس و گمان او دربارهی موفقیت شرکت دقیق و صحیح بود.
Put Your Money Where Your Mouth Is!
معنی: بیایید راجع به موضوعی شرط ببندیم.
Come on, if you think that is true, put your money where your mouth is! I'll bet you 100 to 1 that it isn't true.
شوخی میکنی! اگر فکر میکنی (این موضوع) حقیقت دارد، بیا روی آن شرط ببندیم! صد به یک شرط میبندم که این موضوع حقیقت ندارد.
She put her money where her mouth was and made a fortune.
او شرط بست و پول زیادی به دست آورد.
Smart Money
پول هوشمند
معنی: بهترین گزینه، پول افراد باهوش که در جایی سرمایهگذاری میشود.
The smart money is on Congress changing the law.
بهترین گزینهی کنگره تغییر قانون است.
He thinks the smart money is going to invest in renewable energy.
او فکر میکند که بهترین گزینه، سرمایهگزاری در انرژیهای تجدیدشدنی است.
Soft Money
پول راحت
معنی: پولی که بدون زحمت زیاد به دست آمده باشد.
Take the job for a few months. It's soft money.
تا چند ماه در این شغل بمان. به راحتی پول به دست میآوری.
Jane thinks the position is soft money.
جین فکر میکند که در این جایگاه به راحتی پول به دست میآورد.
Spending Money
پول برای ولخرجی
معنی: خرج کردن پول برای خوشی، خرید چیزهای غیر ضروری
It's important to have at least a little spending money each month.
مهم است هر ماه حداقل کمی پول برای خرج موارد غیر ضروری داشته باشیم.
They don't have much spending money, so they like to stay home rather than go on vacation.
آنها پول زیادی برای ولخرجی ندارند، پس به جای اینکه به تعطیلات یا سفر بروند، در خانه میمانند.
Throw Money at Something
معنی: پول خرج کردن
Throwing money at the situation isn't going to make it better.
پولخرج کردن در این شرایط هیچچیز را بهتر نمیکند.
Some governments feel that throwing money at a program always helps.
برخی از دولتها فکر میکنند که پول خرج کردن برای یک برنامه، همیشه کمک میکند.
Money doesn’t grow on trees:
ترجمه تحتالفظی: پول روی درخت رشد نمیکند.
ترجمه مفهومی: پول که علف هرز نیست. پول به راحتی به دست نمیآید.
معنی: پول محدود است.
She told her son that he couldn't have the new game since money doesn't grow on trees
او به پسرش گفت که نمیتواند بازی جدید را داشته باشد چون خیلی گران است و پول راحت به دست نمیآید.
I cannot emphasize enough on the fact that money doesn't grow on trees.
من نمیتوانم به حد کافی روی این حقیقت تاکید کنم که پول علف هرز نیست!
Money to burn
پول سوزاندن
معنی: بیشتر از نیاز خود پول داشتن/ بیش از حد پول داشتن
Thanks to her rich husband she has money to burn and is always shopping at fancy boutiques.
به لطف همسر پولدارش، او بیش از حد پول دارد و همیشه در بوتیکهای تجملی در حال خرید کردن است.
Her father is a high-earning broker with money to burn.
پدر او دلال بزرگی است که بیش از حد پول دارد.
Time is money
وقت طلاست
معنی: زمان با ارزش است.
I like to get to work early each day since time is money.
من دوست دارم هر روز زود سرکار بروم، چون وقت طلاست.
I must remind him that time is money
من باید به او یادآوری کنم که وقت طلاست.
For my money
معنی: به عقیدهی من
"For my money, I believe that the new company policy will not be successful."
به عقیدهی من، سیاست جدید شرکت موفق نخواهد شد.
For my money, I'd like to see our tax dollars go toward fixing all the potholes in our roads.
به عقیدهی من، باید مالیتهای دلاری را ببینیم تا بتوانیم از طریق آنها تمام حفرههای جادهای را درست کنیم.
Fork out money (for something) یاfork money out (for something)
معنی: پرداخت پول برای چیزی
I had to fork out much money to get my car fixed.
برای تعمیر ماشینم باید پول زیادی بپردازم.
I couldn't persuade him to fork out for a new one.
من نتوانستم او را وادار کنم که برای نسخهی جدید پول بپردازد.
Wednesday, 27 November , 2024