۳ اصطلاح کاربردی /as a rule
Start a family عبارت Start a family برخلاف ظاهرش به معنی “تشکیل خانواده” نیست!در انگلیسی Start a family به معنی (تصمیم به) بچهدار شدن است. Steve and Liza want to start a family next year استیو و لیزا میخوان سال بعد بچهدار بشن as a rule طبق معمول – طبق عادت همیشگی As a rule, […]
اسلنگ PISSY !!
PISSY=easily irritated=in a bad mood بدعنق, بد خلق, اهل اخم و تخم, نق نقو ?What the hell is wrong with you today !?Why you being all pissy and hard to be around امروز چت شده؟ چرا اینقدر نق نقو شدی نمیشه باهات جایی رفت. Yo, stay away from Kristin today She’s pissy and no […]
چند اصطلاح درباره «معطل بودن»
We are in need of money معطل پولیم It was not worth all that delay به این همه معطلی نمی ارزید. He kept me waiting مرا معطل گذاشت We are waiting for the rain to stop معطل بارانیم که بند بیاد. I am down and out برای نان شب معطل مانده ام. My car is […]
اصطلاح «از نو شروع کردن»
(to) Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]
اصطلاح «in the thick of things» به چه معنی است؟
in the thick of things در بحبوحه مسائل/ در کشاکش مشکلات Very busy; in the middle of or preoccupied with something or several things Sorry I couldn’t make it to your birthday lunch on Wednesday—I’m afraid I’m really in the thick of things at the moment متاسفم که نتوانستم روز چهارشنبه به ناهار تولد شما […]
اصطلاح «روز سرنوشت ساز»
All that glitters is not gold هر گردی گردو نیست. Make-or-break day for us روز سرنوشت سازی برامونه
استفاده از may یا might در جملات
برای بیان جملاتی که حالت آرزو یا دعا دارند دراول جمله may یا might استفاده میکنیم may GOD bless him خدا رحمتش کند may GOD forgive him خدا ببخشد may GOD kill him خدا بکشد او را may GOD damn him خدا لعنتش کند
چند نکته گرامری کاربردی (۱۰)
She smiled to me(نادرست) She smiled at me (درست) ما برای پیشنهاد دادن یا نصیحت کردن به کسی میتوانیم از سه روش استفاده کنیم: از فعل وجهی should استفاده کنیم؛ از فعل وجهی could استفاده کنیم؛ از جملات شرطی استفاده کنیم؛ We should go by train بهتر است [باید] با قطار برویم. We could meet […]
«A dark horse» + اصطلاح دیگر
Hold your horses صبر کن ؛ صبور باش A dark horse ادم مرموز و تودار و ناشناخته She’s a dark horse. I didn’t know she’d written a novel او ادم خیلی مرموز و توداری هستش. نمیدونستم که یک رمان نوشته. A horse of a different color قضیه متفاوت دیگر I’m talking about Iran, but […]
ضرب المثل های انگلیسی (۸)
All that glitters is not gold هر گردی گردو نیست. Take it or leave it میخوای بخواه، نمیخوای نخواه A snake in the grass آب زیر کاه بودن
Sunday, 23 February , 2025