انواع میوه ها به انگلیسی 23 آبان 1403

انواع میوه ها به انگلیسی

خرمالو : Persimmon سیب : Apple پرتقال : Orange انار : Pomegranate نارنگی : Tangerine هلو : Peach هندوانه : Water Melon خربزه : Melon سنجد : Elaeangus توت سیاه : Red Mulberry توت سفید : White Mulberry زالزالک :Common Hawthorn fruit عناب : Jujube گریپ فروت : Grapefruit بالنگ : Citron غوره : Sour […]

بایگانی‌های عبارت واژگان - صفحه 41 از 141 - الفبای زبان
۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز 16 دی 1402

۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز

۲۱ صفت برای زمانی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است یا میخواهید ازآن تعریف کنید. Great عالی/ خیلی خوب Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور، شگفت انگيز Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردنى Awesome خیلی پر ابهت The best بهترین Impressive برانگيزنده احساسات ،گيرا Breathtaking […]

کلمات مشابه (۱۵) 16 دی 1402

کلمات مشابه (۱۵)

Beard = ریش Bread = نان Bored = خسته Board = تخته_صعود کردن Broad = وسیع Abroad = خارج Breed = پرورش دادن

کلمات مشابه (۴) 16 دی 1402

کلمات مشابه (۴)

 Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = تجمع کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = ترجیح دادن Suffer = آزار رساندن

دو معنی و کاربرد مهم کلمه‌ی either 16 دی 1402

دو معنی و کاربرد مهم کلمه‌ی either

دو معنی و کاربرد مهم کلمه‌ی either:  یکی یا دیگری، یکی از دو تا (مهم نیست کدام مورد باشد) You can park on either side of the street می‌توانی در هر یک از دو سمت خیابان پارک کنی. You can keep one of the photos. Either of them—whichever you like می‌توانی یکی از عکس‌ها را […]

close-knit & Sedentary به چه معناست؟ 13 دی 1402

close-knit & Sedentary به چه معناست؟

close-knit=a close-knit community متحد و صمیمی/همبسته close-knit relationship Sedentary نشسته، تمایل به گذراندن زمان زیادی در حالت نشسته تا حدودی غیرفعال است، غیر متحرک، My doctor says I should start playing sports because my lifestyle is too sedentary دکترم می گوید باید ورزش را شروع کنم زیرا سبک زندگی من خیلی کم تحرک است  

عبارت Get behind به چه معناست؟ 13 دی 1402

عبارت Get behind به چه معناست؟

Get behind= to fail to do something عقب افتادن در کار و زندگی   He had gotten behind in his classes because he was always absent از کلاس هایش عقب افتاده بود چون همیشه غیبت می کرد

واژگان کاربردی(۹۳) 12 دی 1402

واژگان کاربردی(۹۳)

Evolving (در حال تکامل) Fearless (بی باک) Zzzzz( فقط خواب، خوابالو) Charming(جذاب ) Jolly (شنگول ،شاد) Eccentric ( عجیب ، غیر عادی) Majestic (با شکوه، با عظمت)

۴ عبارت کاربردی 12 دی 1402

۴ عبارت کاربردی

She’s a keeper زن زندگیه You’re so cheeky خیلی پرویی Drop the act فیلم بازی نکن Keep your chin up اخماتو باز کن

واحد های شمارش (۲) 11 دی 1402

واحد های شمارش (۲)

a pair of shoes یک جفت کفش a drop of water یک قطره آب a bunch of grapes یک خوشه انگور a bunch of flowers یک دسته گل a lump of coal یک تکه زغال a stack of plates یک دسته بشقاب a row of seats یک ردیف صندلی ▫a string of beads یک رشته […]

واژگان ضروری (۹۳) 11 دی 1402

واژگان ضروری (۹۳)

a single room اتاق یه نفره a double room اتاق دو نفره twin beds اتاق دو تخته a single bed تخت یه نفره a double bed تخت دو نفره airport فرودگاه bus station / stop ایستگاه اتوبوس the town center مرکز شهر the port بندر hospital بیمارستان hotel هتل motel مسافرخونه travel agency آژانس مسافرتی […]