چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد 22 آبان 1403

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد

در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیت‌هایی در انگلیسی محاوره‌ای و” Slang “امریکایی از واژه‌ی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 43 از 94 - الفبای زبان
اصطلاح By the Time 14 آذر 1402

اصطلاح By the Time

By the Time  کلمه‌ی by گاهی اوقات به معنی «تا قبل از یک زمان مشخص» است و با دو ساختار پرکاربرد زیر می‌تواند استفاده شود:  by the time + simple present + future perfect  The sun will have set by the time I get home تا قبل از اینکه به خانه برسم، خورشید غروب خواهد […]

چند اصطلاح با once 14 آذر 1402

چند اصطلاح با once

چند اصطلاح با once:  once and for all یکبار و برای همیشه We need to settle this once and for all Our intention is to destroy their offensive capability once and for all  (every) once in a while برخی اوقات، گاهی اوقات occasionally, from time to time, (every) now and then/again, every so often, on […]

۳ اصطلاح کاربردی (۱۰۸) 14 آذر 1402

۳ اصطلاح کاربردی (۱۰۸)

Tit for tat این به اون دَر Now we’re even حالا بی حساب شدیم   off the record محرمانه و خصوصی/خودمانی

اصطلاح Blow off steam 14 آذر 1402

اصطلاح Blow off steam

Blow off steam هر کاری که باعث می شود خشم و احساسات خود را خالی کنیم/ استرس و تنش را با فریاد زدن، تخلیه کردن!   Although he needs to blow off steam, he needn’t be out of control. It’s a great way to relax and keep fit   اگرچه او باید خشم خود را […]

در جواب بی ادبی چه بگوییم؟ 13 آذر 1402
React or Reply؛

در جواب بی ادبی چه بگوییم؟

Behave yourself احترام خودتو نگه دار! comport yourself خودتو جمع و جور کن don’t want to be yelled at   نمی خواهم سر شما فریاد بزند Watch your mouth مراقب حرف زدنت باش. Piss off گورتو گم کن. Get out of my face از جلوی چشمام گمشو Get lost برو گمشو

I am game & Game the system 12 آذر 1402

I am game & Game the system

I am game من پایه‌ام. موافقم این کار را انجام دهیم. ?We are going skiing this weekend. Are you coming or not  Yes, definitely! I am game آخر این هفته میریم اسکی با ما می آیی؟ بله قطعا! من پایه هستم Game over به پایان خط رسیدن/ تمام شدن It will be game over for […]

اصطلاح «بعید است» 11 آذر 1402

اصطلاح «بعید است»

This is so unlike you   از تو بعیده   It was so unlike him to say something like that, with such intensity, that I was astonished آنقدر  ازش بعید بود که او چنین چیزی بگوید،  به حدی که من متحیر شدم

اصطلاح «tattle on someone» به چه معنی است؟ 11 آذر 1402

اصطلاح «tattle on someone» به چه معنی است؟

چُغلی کردن/ اخبار غیرموثق

چند تا اصطلاح جالب (۱۰۷) 11 آذر 1402

چند تا اصطلاح جالب (۱۰۷)

dream on به همین خیال باش! خوابشو ببینی! Hush هیس! Right on ایول!، دمت گرم! Have fun خوش بگذره! Lucky you! lucky him خوش به حالت! خوش به حالش! Be reasonable منطقی باش!

اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم» 11 آذر 1402

اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم»

Let’s clear the air=Eliminate confusion   بیا سو تفاهم را برطرف کنیم/بهتر کردن اوضاع   We had a big argument, but I guess it helped clear the air between us ما دعوای بزرگی داشتیم، اما حدس می‌زنم که به بهتر شدن اوضاع  بین ما کمک کرد