چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد 22 آبان 1403

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد

در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیت‌هایی در انگلیسی محاوره‌ای و” Slang “امریکایی از واژه‌ی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 37 از 94 - الفبای زبان
چند اصطلاح سمی/ به فنا رفتیم 01 بهمن 1402

چند اصطلاح سمی/ به فنا رفتیم

We’re screwed به فنا رفتیم  Don’t make me lose the face آبروم رو نبر، ضایعم نکن Stop playing innocent  خودت رو به موش مردگی نزن Don`t look the other way  خودتو به کوچه علي چپ نزن White lie دروغ مصلحتی

30 دی 1402

Be bats (or batty) be mad, crazy عقل خود را از دست دادن، خل و چل بودن، … خل، سفیه، چل، شوت”، بی مخ، دیوانه، “قاتی بودن سیمهای (کسی)”، تخته کم داشتن، کله خراب بودن، “روان کسی چاک بودن”. مثال: He’s gone bats You must be bats to go out in the cold without a […]

اصطلاح معروف «take it or leave it» 29 دی 1402

اصطلاح معروف «take it or leave it»

take it or leave it همینه که هست!/ قبول کردن یا رد کردن/می خواهی بخواه و نمی خواهی نخواه، مثال: That’s my final offer. Take it or leave it این آخرین پیشنهاد من است، می خواهی بخواه نمی خواهی نخواه l give you $500 for the camera, but that’s my final offer. Take it or […]

چند عبارت کاربردی تلفن همراه 19 دی 1402

چند عبارت کاربردی تلفن همراه

Recharge your cellphone’s battery before it dies قبل از اینکه تلفن همراتون خاموش بشه‚باتری ش رو شارژ کنید. update programs from time to time هر از گاهی برنامه ها رو آپدیت کن. To look up a number in your contacts جستجو کردن شماره تلفن در تماسها. To dial into local numbers شماره گیری برای مکالمه […]

ده عبارت و اصطلاح برای بیان سختی و آسانی 19 دی 1402

ده عبارت و اصطلاح برای بیان سختی و آسانی

: ten phrases to express how Easy or Difficult something is  Easy It’s a piece of cake It’s a cinch It’s a breeze Anyone can do it There’s nothing to it  Difficult It’s hard It’s a bit tricky It’s really tough It’s not a walk in the park It’s very demanding

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۲) 19 دی 1402

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۲)

Keep me out of this منو قاطی این ماجرا نکن/ من رو از این ماجرا دور نگه دار Rolling in money تو پول غلط زدن Don’t spend your money like water پولت رو همینطوری الکی هدر نده/ خرج نکن Good old days یادش بخیر/ چه روزهايي بود There’s no time to spare وقتي براي تلف […]

اصطلاح «keep it under your hat» 17 دی 1402

اصطلاح «keep it under your hat»

keep it under your hat رازی را پیش خود نگه داشتن/افشا نکردن راز If someone tells you a secret and you keep it under your hat, you don’t tell anyone I’ll only tell you if you promise to keep it under your hat Aunt Biddy said she couldn’t possibly tell me the family secrets because […]

تعریف شمارو زیاد شنیدم+ اصطلاح انگلیسی دیگر 17 دی 1402

تعریف شمارو زیاد شنیدم+ اصطلاح انگلیسی دیگر

Your reputation precedes you تعریف شمارو زیاد شنیدم  I’m at your disposal من در خدمتم

اصطلاح !Search me 16 دی 1402

اصطلاح !Search me

!Search me  من چه میدونم!! من از کجا بدونم!! something that you say when you do not ​know the ​answer to a ​question Where’s Jack? Search me! -جک کجاست؟ -من چه میدونم کجاست!

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۰) 16 دی 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۱۰)

 من حاضرم : I’m up ما رفتیم : I’m off من پایه ام : I’m in (من نیستم، پایه نیستم) : I’m out حلش میکنم : I’m on in تمومش کردم : I’m through with it