چند اصطلاح کریسمسی/ Cancel someone’s Christmas به چه معناست؟
Cancel someone’s Christmas (کسی رو کشتن/ کسی رو نابود کردن) If he keeps bugging me, I’m gonna cancel his Christmas Christmas came early (سورپرایز خوشایند و غیرمنتظره) Christmas came early for Disney. Their latest film made $45 million dollars in its opening weekend Like turkeys voting for Christmas (تصمیم گرفتن برای پذیرفتن شرایطی که نتایج […]
چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۴)
?How much battery have you got چقدر شارژ داری؟ I’m on 20 percent بیست درصد دارم My phone is on charge گوشیم داره شارژ میشه I’m out of phone credit شارز پولی ندارم It’s beyond your dignity دور از شأن شماست It caught my eye چشممو گرفت You’re a disgrace تو مایه آبروریزی هستی Let […]
چند اصطلاح کاربردی /I’m in my element
!I’m in my element کِیفم کوکه! “I’m in my element,” he said happily او با خوشحالی گفت: کِیفم کوکه! ?What’s the use چه فایده؟ ?What’s the use of talking about it حرف زدن در موردش چه فایدهای داره؟ ?What’s the use of arguing with her بحث کردن با او چه فایدهای داره؟ ?What’s the use […]
اصطلاح «It’s not my cup of tea»
It’s not my cup of tea باب میلم نیست She is the apple of my eye نور چشم منه
درباره سندرم «پیتر پن»
Peter Pan syndrome سندرم پیتر پن : کسی که بالغ شده ولی مسئولیتهای یک فرد بالغ را بهعده نمی گیرد و کودک مآب است ؛Meaning A psychological state or condition in which a grown person cannot or refuses to act like an adult; a stubborn and persistent immaturity found in an adult person یک حالت […]
چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۳)
Don’t Worry نگران نباشید ! Never Mind بیخیال ! خیالی نیست ! Please , Accept My Apology لطفا پوزش بنده را پذیرا باشید ! You’re Are Wrong اشتباه می فرمایید ! اشتباه می کنید ! You’re Right حق با شماست ! درست می فرمایید ! You’re Kidding شوخی میکنی ! Are You Serious ایا جدی […]
اصطلاحاتی برای شروع اعلام نظر در زبان انگلیسی
It seems to me that به نظر من میرسد As far as I know تا آنجایی که من میدانم I would say that من میگویم که I believe من باور دارم In my opinion به نظر من From my point of view از دیدگاه من If you ask me اگر از من بپرسی
۳ اصطلاح کاربردی /as a rule
Start a family عبارت Start a family برخلاف ظاهرش به معنی “تشکیل خانواده” نیست!در انگلیسی Start a family به معنی (تصمیم به) بچهدار شدن است. Steve and Liza want to start a family next year استیو و لیزا میخوان سال بعد بچهدار بشن as a rule طبق معمول – طبق عادت همیشگی As a rule, […]
اصطلاحات کاربردی با “break”
Break a record رکورد زدن Break somebody’s heart شکستن دل Break the news to somebody خبر داغ “به کسی دادن” Break the ice شروع مكالمه و گفتگو با شخص غريبه كه دفعه اول ملاقات مى كنيم Break the silence شکستن سکوت
عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد
I am on the edge قاتی ام I’m just fine عالیم I’m over the moon خیلی خوشحالم So so ای بد نیستم I am fried دیگه نمیکشم/تحمل ندارم (جسمی و روحی) I am fed up دیگه به اینجام رسیده I am in black mood ناراحتم I am on my last legs دیگه نا ندارم I […]
اصطلاح «از نو شروع کردن»
(to) Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]
Monday, 24 February , 2025