همین چند لحظهی پیش، بهتازگی: The plane just landed in New York هواپیما همین چند لحظهی پیش در نیویورک نشست. الان، در حال حاضر: I’m just finishing my book من الان دارم کتابم را تمام میکنم. درست (قبل/بعد/…): just after/before/over/ I got here just after nine من درست بعد از ساعت ۹ اینجا رسیدم. دقیقاً: […]
همین چند لحظهی پیش، بهتازگی:
The plane just landed in New York
هواپیما همین چند لحظهی پیش در نیویورک نشست.
الان، در حال حاضر:
I’m just finishing my book
من الان دارم کتابم را تمام میکنم.
درست (قبل/بعد/…):
just after/before/over/
I got here just after nine
من درست بعد از ساعت ۹ اینجا رسیدم.
دقیقاً:
This gadget is just the thing for getting those nails out
این ابزار دقیقاً همون چیزیه که برای در آوردن میخها لازمه.
This jacket is just my size
فقط (simply/only):
It was just an ordinary day
اون فقط یک روز معمولی بود.
I decided to learn Japanese just for fun
من تصمیم گرفتم که فقط برای لذت بردن، ژاپنی یاد بگیرم.
کاملاً، خیلی، واقعاً (completely, really):
این کاربرد اینفرمال است.
The food was just wonderful
غذا واقعاً عالی بود.
چیزی که بهسختی و با زحمت (hardly/barely) انجام شده و ممکن بوده صورت نگیره:
Those pants only just fit you now
اون شلوار الان بهسختی اندازت شده.
She was earning just enough money to live on (=enough but not more than enough
او به سختی پول لازم برای زنده ماندن را در میآورد.
برای بیان احتمال کم (همراه با مودالهایی مثل could/may/might):
Try his home number—he might just be there
به خونشون زنگ بزن—احتمال (کمی) داره که خونه باشه.
برای بیان چیزی که به زودی رخ میدهد:
about/going to do sth
The water’s just about to boil
آب به زودی جوش میاد.
I was just going to tell you when you interrupted
برای تأکید روی حرفمان:
I just love being in the mountains
من عاشق در مناطق کوهستانی بودن هستم.
It just isn’t true
وقتی بخواهیم خیلی مؤدبانه از کسی چیزی درخواست کنیم:
?Could you just help me with this box, please
میشه کمکم کنی جعبه رو جابجا کنم لطفاً؟
Tuesday, 3 December , 2024