اگر کاری را on time انجام دهید، به این معنی است که آن را درست سر وقت انجام می‌دهید؛مثال: The 11.45 train left on timeقطار ۱۱:۴۵ به موقع حركت كرد. مخالف on time کلمه late است اما اگر کاری راin time انجام دهید، معنی آن این است که آن را کمی زودتر از برنامه‌ریزی‌تان انجام […]

اگر کاری را on time انجام دهید، به این معنی است که آن را درست سر وقت انجام می‌دهید؛
مثال:

The 11.45 train left on time
قطار ۱۱:۴۵ به موقع حركت كرد.

مخالف on time کلمه late است

اما اگر کاری راin time انجام دهید، معنی آن این است که آن را کمی زودتر از برنامه‌ریزی‌تان انجام می‌دهید.
مثال:

?Will you be home in time for dinner
ميشه كمي زودتر براي شام خونه باشي؟

اينكه شما سر قرار هايتان و دعوت ها و ميهماني ها on time باشيد، و ديگران را منتظر خودتان نگذاريد، نشانه شخصيت، ادب و فرهنگ و مرام و تربيت شماست.

در موقعیت‌های مشکل و خطرناک مثل آتش‌سوزی یک ساختمان، باید آرزو کنیم تا آتش‌نشان‌ها in time برسند تا از وقوع یک رویداد بد جلوگیری کنند.

The bus was late this morning but it is usually on time
اتوبوس امروز صبح تاخير داشت اما معمولا” به موقع بود.

  • نویسنده : شیدامهدوی