منبع:مهر/ مارگارت آتوود نویسنده ۸۳ ساله کانادایی با یک مجموعه داستان کوتاه به کتابفروشی‌ها بازگشت. به گزارش الفبای زبان؛ آتوود پس از سال ۲۰۱۴ اولین بار است که با یک مجموعه داستان کوتاه بازگشته است. این نویسنده کانادایی داستان‌گویی را کاری می‌داند که همه انسان‌ها انجام می‌دهند و هر فردی همیشه داستانی‌هایی از زندگی‌اش دارد […]

منبع:مهر/

مارگارت آتوود نویسنده ۸۳ ساله کانادایی با یک مجموعه داستان کوتاه به کتابفروشی‌ها بازگشت.

به گزارش الفبای زبان؛ آتوود پس از سال ۲۰۱۴ اولین بار است که با یک مجموعه داستان کوتاه بازگشته است.

این نویسنده کانادایی داستان‌گویی را کاری می‌داند که همه انسان‌ها انجام می‌دهند و هر فردی همیشه داستانی‌هایی از زندگی‌اش دارد تا تعریف کند.

وی به تازگی یک مجموعه داستان کوتاه با نام «بچه‌ها در جنگل قدیمی» منتشر کرده که در آن درباره روابط انسانی، ازدواج، از دست دادن‌ها، پیری و زوال عقل نوشته است. او در این داستان‌ها حلزونی را به قالب انسان درآورده و از مادری گفته که به جادو متوسل می‌شود تا مشکلات را دفع کند.

وی به مناسبت انتشار این کتاب مصاحبه‌ای هم انجام داده است.

نویسنده تاثیرگذار زندگی‌اش

آتوود از جورج اورول به عنوان چهره‌ای یاد می‌کند که تاثیر زیادی بر وی داشته است. وی به شوخی گفته است: اورول با «مزرعه حیوانات» زندگی من را از وقتی ۹ یا ۱۰ ساله بودم به هم ریخت! هیچ چیز درباره تروتسکی یا استالین نمی‌دانستم و کتاب به نظرم مثل جریان باد در شاخه‌های بید بود.

آتوود در طول چند دهه کار نویسندگی ده‌ها کتاب برای نسل‌های مختلف نوشته و گاهی خوانندگان خود را ناراحت هم کرده است زیرا برخی از این نوشته‌ها مبتنی بر حقیقتی خاص هستند.

درباره استفاده از تجربیات خود وقتی درباره زوجی مسن نوشته

داستان‌هایی که درباره تجربه انسانی هستند بسیار پیچیده‌اند. در واقع هر چه می‌نویسیم به نوعی از زندگی خودمان می‌آید. اگر منظورتان زندگی شخصی من است؛ بله. این داستان‌ها ریشه در زندگی شخصی من دارند و افرادی که شناخته‌ام.

ما در طول زندگی دائم داستان‌هایمان را تغییر می‌دهیم و این کار برحسب افزایش تجربه و بالا رفتن سن انجام می‌شود. کاری که داستان نویس حرفه‌ای انجام می‌دهد این است که احتمالاً آنها را فشرده‌تر و جذاب‌تر می‌کند.

چگونه نوشتن درباره جهان تغییر کرده است

بسیاری از چیزهای مادی و فنی در حال تغییر است. بعضی وقت‌ها که می‌گویم روزگاری بود که تلفن همراهی وجود نداشت جوان‌ها را به وحشت می‌اندازم. اما چیز بدی نبود. رسانه اجتماعی وجود نداشت و بعد وارد زندگی همه شد. رادیو زمانی چیزی بزرگ بود، بعد تلویزیون آمد. فیلم‌ها هم بودند در حالی که ابتدای قرن بیستم که سینما وارد زندگی شد به عنوان چیز مخربی دیده می‌شد. بنابر این هر یک از این فن‌آوری‌ها ابتدا عملکرد مخربی دارند و اوضاع نابه سامان می‌شود و بعد مردم عادت می‌کنند. اما ما هستیم که می‌توانیم انتخاب کنیم.

سبک زندگی تغییر می‌کند

سال ۱۹۵۰ مردم نگران بمب اتمی بودند و در حیاط خانه‌شان پناه‌گاه‌های بمب اتمی درست می‌کردند. در سال ۱۹۵۵ کارمان این بود که یک پولیور بزرگ پاستیلی داشته باشیم. در سال ۱۹۶۰ ژاکت یقه اسکی مشکی داشتیم. آن موقع کسی به تغییرات آب و هوایی فکر نمی‌کرد و این کار زیست‌شناسان بود. بعد مردم به مواد شیمایی و آفت کش‌ها حساس شدند … پس می‌بیند زندگی مدام در تغییر است.

درمورد نوشتن درباره آینده

وقتی دارید داستانی می‌نویسید که درباره حال است، در واقع درباره حال نیست چون وقتی منتشر می‌شود دیگر از آن زمان گذشته است. بنابر این برای آینده است که شما در محدوده‌ای آزاد قرار دارید و باید به جزییات بسیار توجه کنید زیرا اگر اشتباه کنید فوراً با شما تماس می‌گیرند و انتقاد می‌کنند.

مارگارت آتوود نویسنده بیش از ۵۰ عنوان رمان، داستان، شعر و کتاب نقد است. «چشم گربه»، «قاتل کور» و سه گانه «آدام دیوانه» از کتاب‌های وی است. او سال ۱۹۸۵ «داستان ندیمه» را نوشته و سال ۲۰۱۹ با انتشار ادامه آن به کتاب شماره یک جهان بدل شد و جایزه بوکر را برد. سال ۲۰۲۰ او «عزیزم‌» را نوشت که اولین مجموعه اشعارش در بیش از یک دهه اخیر بود.

«بچه‌ها در جنگل قدیمی» ۷ مارس (۱۶ اسفند) در ۲۷۲ صفحه منتشر شده است.