واژه «Dowdy»
Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.
درباره صفت های irreparable & irreversible
صفت های irreversible و irreparable معنای شبیه به هم دارند و در کانتکست های مشابهی می تونن به کار برن. این دو واژه گاها به یک معنی استفاده میشن ولی به طور کلی صفت irreparable به معنای جبران ناپذیر و صفت irreversible به معنای برگشت ناپذیر هست. irreversible: incapable of being reversed or turned about […]
۴ اصطلاح کاربردی/ Dig deep به چه معناست؟
Read the room شرایط رو درک کن Can I bum a cigarette یه نخ سیگار میدی Dig deep تلاشتو بکن Live and learn درس عبرت شد برات
واژه «Domineer»
Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانشآموزان معلمانی را ترجیح میدهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.
دربارۀ واژه «مترسک»
مترسک جسمِ انسانمانندی از جنسِ چوب و پارچه است که کشاورزان برای ترساندنِ پرندگان در مزرعه نصب میکنند. در فارسی آن را «ترسانک» و «لولو سرِ خرمن» و «داهول» هم مینامند. واژۀ «مترسک» از سه جزء تشکیل شدهاست: م (پیشوندِ نهی) ترس (بنِ مضارعِ ترسیدن) -ک (پسوندِ اسمساز) جالب است که معنیِ تحتاللفظیِ واژۀ «مترسک» […]
۴ اصطلاح کاربردی/ معنی She took off veil چیست؟
Get your act together خودتو جمع و جور کن This is for your own good این به نفع خودته No ifs، no buts اما و اگر هم نداریم She took off veil او کشف حجاب کرد
چند واژه کابردی و مهم/ irreversibly& module به چه معناست؟
hinder: بازداشتن، مانع شدن promote: تاسیس کردن، توسعه دادن prevent: جلوگیری کردن، مانع شدن improve: بهبودی یافتن، بهتر کردن invulnerability: آسیب ناپذیری irreversibly: برگشت ناپذیری predictability: قابل پیش بینی susceptible: در معرض خطر بودن، مستعد بودن enhance: زیاد کردن، افزودن، کمک کردن diminish: کم شدن، نقصان یافتن neutralize: بی اثر کردن، خنثی کردن suppress: خنثی […]
بررسی چند لغت ساده و معادل پیشرفته آن
Basic ————-Advance Harmful —-pernicious=مخرب زیانبار، تباهکننده indescribable —-ineffable=وصف نکردنی، غیرقابل توصیف، بر زبان نیاوردنی Sleep —-soporific=خواب آور/ کسل کننده Radiant —- Luminous=درخشان پرنور Musical —mellifluous=صدای آرام و دلنشین Enthusiastic —-ebullient=پراشتیاق پرشور، پرذوق Chance —-Serendipity=نیک بختی، خوشبختی، شانس/ اقبال Healthful —Salubrious=سودمند، سازگار، گوارا، سالم Passing —-Ephemeral=بیدوام زودگذر، ناپایدار excellent—-Resplendent=درخشان، پرشکوه، خیره کننده، فروزان Luxurious—-Opulent=گرانمایه مجلل، وافر، […]
چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی
I’m terribly sorry واقعا متاسفم I try to make it up سعی می کنم جبران کنم no offense منظور بدی نداشتم. None taken من هم به دل نگرفتم. Don’t mention it اصلا حرفش رو هم نزن. No sweat man بی خیال بابا! Don’t put yourself through hell به […]
۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی
Great عالی/ خیلی خوب Eye-opening حیرت انگیز Magnificentبا شکوه و مجلل Superb عالی Gorgeous زیبا و مجلل Exquisite نفیس Elegant زیبا و برازنده Stunning زیبا و شگفت آور Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردن Awesome خیلی پر ابهت Fabulous شگفت آور […]
Wednesday, 22 January , 2025