اصطلاح «jock» به چه معناست؟
jock Meaning: an athlete, sportsman مرد ورزشکار/ شخص ماهر در ورزش/سوارکار حرفه اى. این اصطلاح عامیانه معمولاً در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود اما ممکن است در انواع دیگر انگلیسی نیز استفاده شود. Origin: possibly short for “jockstrap” (an athletic support) Example 1: Betty’s new boyfriend is one of the jocks on the […]
اصطلاح «Have got very short fuse»
Have got very short fuse syn=a tendency to get angry easily = a quick temper اعصاب نداشتن، عصبانی بودن The chef has got a very short fuse سرآشپز اصلا اعصاب نداره The boss is known to have a short fuse رئیس به آدم بی اعضاب معروف است
چند اصطلاح جذاب
?when do you come for me کی میای دنبالم؟ ?are you for real جدی؟ راست میگی؟ ? what are you up to برنامت چیه؟ thare you go again دوباره شروع کردی hurry back زود برگرد to see eye to eye به توافق رسیدیم ?can I get by میشه رد شوم؟
break the ice
break the ice یخ مجلس را شکستن/ سر صحبت را باز کردن To do or say something to make people more relaxed in a social situation and get people talking to each other مثال Your cute smile did a lot to break the ice It’s always easiest to break the ice with a few drinks
!Give me a break
Hard to please سخت پسند و مشکل پسند He is very hard to pleaseاو خیلی سخت پسند است چطور بگیم : بزار استراحت کنم! Give me a break از این اصطلاح غیر رسمی زمانی استفاده می کنیم که شخصی رگباری به ما انتقاد می کند یا حرفی می زند که ما باور نداریم- مثل زبان […]
اصطلاح you had me at hello
I’m not the marrying kind من اهل ازدواج نیستم you had me at hello در نگاه اول عاشقت شدم مثال: Will you marry me? You had me at hello با من ازدواج می کنی؟ من با یک نگاه عاشقت شدم I’m eager too see you مشتاقم ببینمت
اصطلاح «keeping my mouth shut»
keeping my mouth shut سکوت کردن / خفه شدن و حرف نزدن When he starts talking about politics, I just keep my mouth shut وقتی در مورد سیاست شروع به صحبت می کنه من حرفی نمی زنم /سکوت می کنم She told me to keep my mouth shut about the news او به […]
عبارت های کمی در زبان انگلیسی
این عبارت ها (quantifiers)را با هم مرور می کنیم: Much ,Many ,Some ,Any ,a little ,Little ,a few ,Few ,a lot of مثال : .There are a few vacant seats in this room تعدادی صندلی خالی در اتاق وجود دارد. .He has a little money او کمی پول دارد. بخش اول در بخش اول به […]
۳ اصطلاح کاربردی/ Rat out به چه معناست؟
چندتا افعال عبارتی پر کاربرد که بعید میدونم بلد باشی To size up ارزیابی کردن the interviewer sized me up اینترویور (شخصی که از شما مصاحبه میگیرد) من رو ارزیابی کرد before buying the business I had sized up the company قبل از خرید بیزنس من شرکت رو ارزیابی کرده بودم. Rat out چوغولی کردن، […]
۳ اصطلاح کاربردی / «منت سرم نذار»
میشه لطفا سرم منت نذاری؟/ یادآوری نکن !Don’t rub it in my face Don’t twist me for the favor u did Don’t confer an obligation on me ?Could you please don’t mention it she will have to face the consequences اون مجبوره با عواقبش روبرو شه It saddens me این منو ناراحت میکنه
چند اصطلاح ضروری برای مصاحبه آیلتس
برای کسب نمره ۷ یا بالاتر در آزمون مصاحبه آیلتس باید بتوانیم به اگزمینر نشان دهیم که از دامنه لغات گسترده ای برخورداریم و برای اینکار استفاده از اصطلاحات یکی از مولفه هایی است که در بنددسکریپتورز بطور مستقیم به آن اشاره شده است uses some less common and idiomatic vocabulary and shows some awareness […]
Friday, 27 December , 2024