کاربرد as در زبان انگلیسی
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ «as» در جمله میتواند در نقشهای مختلفی به کار برود و معنیهای متفاوتی را منتقل کند. این نقشها عبارتاند از: حرف اضافه حرف ربط قید در ادامه نقش و کاربرد as در زبان انگلیسی به صورت مجزا بررسی شده و مثالهایی برای درک بهتر شما ارائه شده است. کاربرد as به […]
عباراتی برای گفتن «من آماده ام»
I’m all set I’m good to go I’m prepared I’m geared up I’m standing by I’m all primed I’m locked and loaded I’m poised for action
چند جمله و ضرب المثل معروف انگلیسی
Out of sight, out of mind ازدل برود ،هرآنكه ازديده رود lGod helps those who help themselves ازتو حركت ازخدا بركت Good for you خوش به حالت Keep me posted من را در جريان بگذار
کاربرد a در افعال و عبارات
اگر ابتدای فعلی کلمه A بباید یعنی آن فعل تبدیل به صتف شده است، به مثالهای زیر دقت کنید؛ Sleep=asleep خود فعل sleep به معنای خوابیدن است و asleep در نقش صفت به معنای خوابیده/خواب است. She is fast asleep او در خواب عمیق است My legs has fallen asleep پاهام خواب رفتن […]
۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/shoot the messenger به چه معناست؟
I was on a drip زیر سرم بودم Pull a fast one فریب دادن کسی Don’t shoot the messenger این اصطلاح به این معنی است که کسی که خبر بدی را می آورد را سرزنش کنیم، با به عبارت خلاصه تر به این معنی است که تو دیگه هیچ خبری برای من نیار…
سه عبارت مهم/تاوان دادن به انگلیسی/صدبار با انگلیسی
Umpteen times صدها بار I called you umpteen times صدبار بهت زنگ زدم… Cynical بدبین ?Why are you so cynical چرا انقدر بدبینی؟ Pay the price تاوان دادن We pay the price for our thoughts ما تاوان افکارمون را دادیم
۳ اصطلاح کاربردی/ It’s not concern of mine به چه معناست؟
It’s not concern of mine به من مربوط نیست It doesn’t answer my purpose به درد من نمی خوره Buff up بهبود دادن
اصطلاح !Wise up
Wise up=become alert to or aware of something سر عقل بیا/ به خودت بیا It’s time to wise up and tell those around you that enough is enough وقت آن است که به خودت بیای و به اطرافیانتان بگویی که دیگر بس است
چند اصطلاح کاربردی /تقاص پس دادن به انگلیسی
I read you like a book مثل کف دستم می شناسمت I want to try my luck می خوام شانسم رو امتحان کنم you will pay for this تقاصش رو پس میدی he burns me up حرصمو درمیاره bite your tongue زبونتو گاز بگیر don’t take it out on me ناراحتیت رو سرمن خالی […]
۱۰۰ فعل پرکاربردverb
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ ۲ have داشتن (فعل کمکی) ۳ do انجام دادن / کردن (فعل کمکی) ۴ say گفتن ۵ go رفتن ۶ can توانستن ۷ get گرفتن ۸ would (فعل کمکی) ۹ make ساختن / درست کردن ۱۰ know دانستن / شناختن ۱۱ will (فعل کمکی) ۱۲ think فکر کردن ۱۳ take گرفتن […]
تفاوت Match & Race
واژه ی Match به معنی”مسابقه” برای بازیهایی بکار میروند که توپ داشته باشند مثل فوتبال ، بسکتبال ، پینگپنگ و غیره . chess match, a tennis match, a football match A football match attracts most people واژه ی Race به معنی “مسابقه” برای هر بازی ای که با سرعت سرو کار دارد و همچنین بازیهای […]
Thursday, 21 November , 2024