اصطلاح «مهمون من باش» به انگلیسی 02 دی 1403

اصطلاح «مهمون من باش» به انگلیسی

My treat مهمون من باش من حساب می‌کنم When we say something is “my treat,” it means we are offering to pay for something for example, when we pay for a friend’s meal in a restaurant   Put your money away this is my treat پول خود را کنار بگذارید مهمان من هستید. Let’s go […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 10 از 96 - الفبای زبان
اصطلاحاتی درباره غذا خوردن 17 شهریور 1403

اصطلاحاتی درباره غذا خوردن

اصطلاح Face the music 11 شهریور 1403

اصطلاح Face the music

Face the music منتظر عواقب کارت باش/ هر کی خربزه می خوره پای لرزش می شینه/ It means to “face reality” or to deal with the reality of the situation and accept all the consequences, good or bad (but mostly bad You know you didn’t study hard, so you’re going to have to face the […]

اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت» 11 شهریور 1403

اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت»

bum someone out [US, slang] فلان چیز حالمو گرفت!/زد تو پَرم! syn=to make someone feel sad, annoyed or disappointed اصطلاح to bum someone out یعنی کسی رو ناراحت، ناامید و آزرده‌خاطر کردن ولی چون این اصطلاح تو دسته اسلنگ‌ها (slang) یا همون اصطلاحات خیلی عامیانه و کوچه‌بازاری قرار میگیره باید یه معادل خیلی عامیانه براش […]

اصطلاح « bring to the table» به چه معناست؟ 11 شهریور 1403

اصطلاح « bring to the table» به چه معناست؟

Bring Something To the Table=to do something that will benefit others پول یا تخصص یا دانش را به میدان آوردن  bring your money and expertise to the table پول و تخصصت را بیار میدون ( پول و تخصصت را بیار وسط )

اصطلاح Don’t make beg 10 شهریور 1403

اصطلاح Don’t make beg

Don’t make beg مجبورم نکن التماس کنم   I begged you once to delete that photo from your Instagram page یه بار ازت خواستم که اون عکس رو از رو پیج (صفحه) اینستاگرامت برداری! Please don’t make me beg again لطفا دوباره مجبورم نکن التماس کنم!

۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی 10 شهریور 1403

۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی

Serves you right حقته!   He hit me! – It serves you right او مرا زد- حقته!   I hear his wife is divorcing him. It serves him right after the way he’s treated her شنیده ام همسرش از او طلاق می گیرد. بعد از رفتاری که با او داشته است ، این حرکت حقشه! […]

اصطلاح Don’t fret 10 شهریور 1403

اصطلاح Don’t fret

Don’t fret=don’t worry غصه نخور ، نگران نباش Don’t fret man. I’m sure She’s OK غصه نخور رفیق مطمئنم اون حالش خوبه! Don’t fret, you’ll make it to your flight on time نگران نباشید، به موقع به پرواز خود خواهید رسید

اصطلاح «گردن گیری» به انگلیسی 08 شهریور 1403

اصطلاح «گردن گیری» به انگلیسی

I take the blame من تقصیر رو به گردن می‌گیرم / تقصیر را گردن گرفتن   If anything goes wrong, I’ll take the blame اگر مشکلی پیش بیاید، من مقصر هستم    I’m afraid there was a failure of communication and I take the blame for that من می ترسم در ارتباط با شکست مواجه […]

 چند اصطلاح انگلیسی موقع خرید کردن (۱۳) 07 شهریور 1403

 چند اصطلاح انگلیسی موقع خرید کردن (۱۳)

   ?Is this on sale تخفیف خورده؟  ?Can I return this میتونم پسش بدم؟  ?Can I try it on میتونم پرو کنمش؟  ?Is tax included آیا مالیاتش حساب شده؟

اصطلاح take advantage 07 شهریور 1403

اصطلاح take advantage

I think she takes advantage of his good nature