I’m into it بهش علاقه مندم I’m keen on it منو جذب میکنه I’m fond of it بهش علاقه مندم It appeals to me به من حال میده It’s to my liking دوسش میدارم I’m crazy about it دیوونشم I’m attached to it به من وصله، ازم جدا نمیشه I’m addicted to it بهش معتادم […]

  ?Are you into smoke اهل دود (سیگار) هستی؟ Don’t piss me off عصبانیم نکن(البته مودبانه اش)   Ass-kisser/flatterer چاپلوس   The situation got out of hand موقعیت از کنترل خارج شد Blooper سوتی، اشتباه احمقانه

calm down آروم باش take it easy جدی نگیر stay calm خونسرد باش be patient صبور باش hold on to yourself خودتو کنترل کن dont worry نگران نباش you dont have to worry نباید نگران باشی there is no need to worry نیازی نیست که نگران باشی

emerge……………ظاهر شدن jagged……………..دندانه دار linger……………….ماندن ambush………….کمین crafty………………حیله گر defiant……………نافرمان vigor……………….توان perish…………….مردن fragile……………..شکننده captive……………زندانی prosper………موفق شدن devour……….بلعیدن

‏FBS: قند خون ناشتا ‏MCHC: غلظت متوسط همو گلوبین ‏WBC: شمارش گلبول های سفید ‏RBC: شمارش گلبول‌های قرمز ‏HB: هموگلوبین ‏HCG: تست حاملگی ‏FSB: آزمایش قند خون ‏PTE: درصد پلاکت‌ها ‏C: هماتو کریت (درصد گلبول قرمز) ‏HCH:همو گلوبین در گ قرمز ‏R.D.W: ضریب اندازه‌گیری گ قرمز ‏M/E: سلول‌های زاینده گ سفید به قرمز ‏UA: تجزیه […]

صورت کسر= اعداد شمارشی مخرج کسر= اعداد ترتیبی یا ordinal ۱/۳ : one-third ۱/۸ : one-eighth ۱/۱۲ : one-twelveth ۱/۲ : one-half ۱/۴ : one-fourth/ one-quarter صورت بیشتر از ۱ = اضافه کردن s به مخرج ۲/۳ : two-thirds ۳/۴ : three-fourths ۱۱/۱۸ : eleven-eighteenths

emerge……………ظاهر شدن jagged……………..دندانه دار  linger……………….ماندن ambush………….کمین crafty………………حیله گر defiant……………نافرمان  vigor……………….توان  perish…………….مردن  fragile……………..شکننده captive……………زندانی prosper………موفق شدن  devour……….بلعیدن

Wisdom tooth دندان عقل   Milk tooth دندان شیری false tooth دندان مصنوعی To cut a tooth دندان درآوردن   Their baby daughter cut her first tooth yesterday دختر بچه آنها دیروز اولین دندان خود را درآورد

To the best of my knowledge تا جائیکه من میدانم… As far as I know تا جائیکه من میدانم… As far as I’m concerned تا جائیکه به من مربوط میشود… Mind you that یادت باشه که… It’s so sad that جای تاسف است که… You see…,You Konw می دونی… ?You know what میدونی چیه؟

*Go around یعنی حول چیزی گشتن، دور یه چیزی گشتن.   Planets go around the sun سیاره ها دور خورشید می چرخند. ?I asked him to go around the house to see,where is she من ازش خواستم بره دور خونه رو بچرخه که ببینه او کجاست. Enough to *go around,enough for each person یعنی کافی […]