تهیه و تنظیم:زهراکلاته عربی/ رمان «ویتک؛ خرس قهرمان» نوشته ویسلاو لاسُتسکی با ترجمه آنا مارچینوفسکا توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش الفبای زبان؛ رمان «ویتک؛ خرس قهرمان» نوشته ویسلاو لاسُتسکی بهتازگی با ترجمه آنا مارچینوفسکا توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است. ویتک، یک خرس قهوهای ایرانی […]
تهیه و تنظیم:زهراکلاته عربی/
رمان «ویتک؛ خرس قهرمان» نوشته ویسلاو لاسُتسکی با ترجمه آنا مارچینوفسکا توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش الفبای زبان؛ رمان «ویتک؛ خرس قهرمان» نوشته ویسلاو لاسُتسکی بهتازگی با ترجمه آنا مارچینوفسکا توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.
ویتک، یک خرس قهوهای ایرانی بود که زمان جنگ جهانی دوم در ارتش لهستان به خدمت گرفته شد و در نبرد مونته کاسینو شرکت کرد. اینخرس سال ۱۹۴۲ میلادی توسط پسر بچهای در نزدیکی همدان در ایران پیدا شد و در ازای ۲ قوطی کنسرو گوشت به سربازان لهستانی که در اطراف شهر مستقر شده بودند فروخته شد. ویتک بین سربازان لهستانی تبدیل به نماد خوشاقبالی شد. به همیندلیل او را به عضویت گروهان ۲۲ پشتیبانی توپخانه ارتش لهستان درآوردند و به اینترتیب بود که همراه ارتشیها از ایران به عراق، سوریه، فلسطین، و جنوب ایتالیا سفر کرد. او را به اسکاتلند و در پایان به باغ وحش ادینبرا منتقل کردند. ویتک در دسامبر ۱۹۶۳ درگذشت.
لهستانیهایی که در زمان جنگ جهانی دوم از خاک ایران عبور کردند هزاران شهروند معمولی و نظامیانی بودند که با شروع جنگ جهانی دوم به خاک شوروی پناه برده بودند و حکومت وقت اتحاد جماهیر شوروی آنها را به سیبری تبعید کرده بود. بعداً بر اساس توافق دولتهای انگلستان و آمریکا با شوروی قرار شد لهستانیها آزاد شوند و از طریق ایران به نیروهای متفقین در فلسطین و شمال آفریقا بپیوندند. بین آنها بعضی در ایران ماندند و تشکیل خانواده دادند و بعضی نیز بر اثر بیماریهای مختلف درگذشتند و در شهرهای بندرانزلی، تهران و اصفهان به خاک سپرده شدند. گورستان لهستانیهای تهران در دروازه دولاب، مدفن ۱۸۹۲ شهروند و چندصد نظامی لهستانی است که در تهران از دنیا رفتهاند.
ویسلاو لاسُتسکی نویسنده کتاب «ویتک» در ایناثر، قصه اینخرس را روایت کرده است. او هم در قصه خود اینگونه روایت میکند که زمانی که سربازان گروهان بیستودوم توپخانه ارتش لهستان در بحبوحه جنگ جهانی دوم از خاک ایران عبور میکردند، ویتک را که در آن زمان تولهخرس کوچکی بود از یک پسربچه خریدند و دور از چشم فرماندهها او را با خود همراه کردند. ویتک همراه گروهان از ایران به عراق و سوریه و اردن و فلسطین سفر کرد و بالاخره از طریق مدیترانه به ایتالیا رفت و آنجا در نبرد مونتهکاسینو در برابر ارتش آلمان و ایتالیا برای اولین بار در حمل گلولههای خمپاره به سربازان کمک کرد و الهامبخش نیروهای متفقین شد. پس از پایان جنگ سربازان قرار گذاشتند تا زمان بازپسگیری استقلال لهستان ویتک را موقتاً به باغ وحش شهر ادینبرا در اسکاتلند بسپارند. ولی لهستان سالها در تصرف شوروی سابق باقی ماند و سرانجام ویتک در باغ وحش ادینبورگ از دنیا رفت.
کتاب پیشرو توسط آنا مارچینوفسکا از لهستانی به فارسی ترجمه شده است. مارچینوفسکا سال ۱۹۸۲ در لهستان متولد شده و فارغالتحصیل رشته ایرانشناسی دانشگاه یاگیلونی کراکوف و همچنین رشته هنر موسیقی است. او دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دارد و مترجم شفاهی و متون ادبی و تخصصی از لهستانی به فارسی و بهعکس است. «افسانههای لهستانی»، چند مجموعه شعر و مجموعهگفتگو با کشیشتوف کیشلوفسکی از دیگر آثاری هستند که با ترجمه او در ایران منتشر شدهاند.
عناوین بخشهای مختلف کتاب «ویتک؛ خرس قهرمان»، به اینترتیباند: بچه، سفر بزرگ، اردوگاه گدرا، درخت کریسمس در دشت، جشن و مسابقه بوکس، قهرمان تصادفی، دعوای خرسها، عبور از دریای مدیترانه، مونته کاسینو، خرس بد، شوخیها و شیطنتهای خرس، کاشکا و کوبوش، غروب آفتاب، روی دریا و در اسکاتلند، افتخارات و جدایی، در باغوحش ادینبرا، خاطرهها، سخن نویسنده، درباره پدربزرگْ نویسنده کتاب خرس قهرمان و …
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
ویتک برای ملوانها و سربازان یگانهای دیگر پدیده عجیبی بود. وقتی میدیدند این خرس چقدر با دوستان سربازس مهربان است، نزدیکش میشدند تا نوزاشش کنند یا چیزی به او تعارف کنند. ویتک که منتظر چنین اتفاقهایی بود، بعضی وقتها ملوان یا سربازی را که پاورچین پاورچین به او نزدیک میشد، به زیر زانو گرفت و روی زمین انداخت. این کار به معنی دعوت به بازی بود؛ ویتک در چنان مواقعی صورت طرف را با دقت میلیسید و چپ و راست او را روی عرشه غلت میداد.
یکبار نزدیک جزیره کرت طوفان شروع شد. دریا ناآرام، بسیار مخوف و خاکستریزنگ شد. موجها شدیدتر و بلندتر شدند. کشتی روی موجها بالا میرفت و ناگهان پایین میآمد. حرکت کشتی حال ویتک را بد کرد. سرش را بین پنجههایش گذاشت و انگار که سرش خیلی درد بکند، ناراحت، نشست و هر از گاه نالهای سر داد. غذا نمیخورد و گهگاه جرعهای آب از کاسه مینوشید. وقتی دریا آرام شد و آفتاب درآمد ویتک دوباره پرطراوت شد و با کمال میل به بازی با رفقایش پرداخت. وقتی کشتی به ایتالیا رسید، ویتک با شادی روی خشکی پرید و اسبها و الاغهایی را که آنجا ایستاده بودند ترساند. کارگران ایتالیایی که در بندر کار میکردند با دیدن ویتک انگار که با پدیدهای شگفت روبرو شده باشند، شادمان و حیرتزده نگاهش کردند و با تعجب گفتند: چه خرس بزرگی!
اینکتاب با ۱۲۸ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۷۹ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.
Sunday, 17 November , 2024