برای کسب نمره ۷ یا بالاتر در آزمون مصاحبه آیلتس باید بتوانیم به اگزمینر نشان دهیم که از دامنه لغات گسترده ای برخورداریم و برای اینکار استفاده از اصطلاحات یکی از مولفه هایی است که در بنددسکریپتورز بطور مستقیم به آن اشاره شده است uses some less common and idiomatic vocabulary and shows some awareness […]

برای کسب نمره ۷ یا بالاتر در آزمون مصاحبه آیلتس باید بتوانیم به اگزمینر نشان دهیم که از دامنه لغات گسترده ای برخورداریم و برای اینکار استفاده از اصطلاحات یکی از مولفه هایی است که در بنددسکریپتورز بطور مستقیم به آن اشاره شده است

uses some less common and idiomatic vocabulary and shows some awareness of style and collocation, with some inappropriate choices

یک اصطلاح به گروه کلماتی اشاره می کند که معنای آن متفاوت از ترجمه تحت الفظی آن می باشد به عنوان مثال:

I was over the moon when I saw my results

این اصطلاح به معنی “خوشحالی زیاد” ترجمه می شود که از معنای کلمه به کلمه آن متفاوت است.


 Using idioms is a double-edged sword

 استفاده از اصطلاحات مثل یک شمشیر دولبه عمل می کنه!


برای مطمئن شدن از نحوه استفاده صحیح از اصطلاحات حتما باید آنها را در دیکشنری چک کنید. در دیکشنری های سطوح پیشرفته نه تنها به معنای اصطلاحات بلکه به نحوه کاربرد گرامری صحیح آنها هم اشاره شده. فراموش نکنید که زمانی استفاده از اصطلاحات “نمره بیاره” که درست و بجا استفاده شوند، هم از لحاظ معنا و هم از لحاظ گرامر. در ادامه به چند اصطلاح کاربردی و نحوه استفاده صحیح از آنها در جملات مثال می پردازیم:

 Out of the blue: Something that happened unexpectedly
Yesterday, out of the blue, he asked me to marry him

ناگهان، بدون پیش بینی، غیرمنتظره


 Give someone the green light: To give permission
I was given the green light to start this new project

مجوز دادن- به کسی اجازه ی کاری را دادن- چراغ سبز نشان دادن


 A white lie: To tell a lie that is not very serious
I don’t think you should get in trouble for telling a white lie

دروغ مصلحت آمیز، دروغ بی ضرر


 Day and night: Continually working without stopping
I was studying day and night for my IELTS test

شب و روز، بدون وقفه


 Learn by heart: To memorize
I learned all my idioms by heart

از حفظ کردن، از بر کردن


 To follow in someone’s footsteps: To achieve the same things that someone else did e
I followed in my mother’s footsteps and became a teacher

پیروی کردن از کسی- جا پای کسی گذاشتن


 Pass with flying colors: To pass a test with a high grade
We really hope you pass your IELTS test with flying colors

مثل آب خوردن- سهل و آسان