الفبای زبان, نویسنده در الفبای زبان
I’m doomed + چند اصطلاح دیگر ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

I’m doomed + چند اصطلاح دیگر

We’re through ما با هم نیستیم/ کات کردیم You just blue my mind منو تحت تاثیر قرار دادی You rock my world تو دنیامو کامل کردی I’m doomed به فنا رفتم

اصطلاح «Don’t play hard to get» ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح «Don’t play hard to get»

Don’t play hard to get ناز نکن/ I wanted her and she was playing hard to get من او را می خواستم و او برای من ناز می کرد!

تفاوت bargain on و bargain over ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

تفاوت bargain on و bargain over

فعل bargain on به معنی “وابسته بودن” و “روی چیزی حساب کردن” است. We bargain on their support for running the business ما در مورد حمایت آنها برای اداره تجارت حساب باز کردیم فعل bargain over (و گاهی bargain for) به معنی “چانه زدن” یا “رایزنی برای کسب چیزی” یا نتیجه ای خاص (مثل تخفیف […]

اصطلاح دستم نمک نداره! ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح دستم نمک نداره!

my cake is dough دست من نمک نداره from the bottom of my heart ازصمیم قلبم I feel lost سردرگمم

اصطلاح «A bad apple» ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح «A bad apple»

A bad apple اصطلاح سیب فاسد / یک فرد فاسد در یک گروه/ فرد Instead of focusing on college, he spends his time hanging out with bad apples او به جای تمرکز بر دانشگاه، وقت خود را با آدم های فاسد می گذراند

5 واژه کاربردی ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

5 واژه کاربردی

Scarecrow=مترسک نزول خوار=Loan shark Sheeple= افراد مطیع

اصطلاح «I’m in charge of» ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح «I’m in charge of»

I’m in charge of مسئول بودن/ متصدیِ… She is in charge of hiring new employees او مسئول استخدام کارمندان جدید است My assistant will be in charge of the department in my absence معاون من در غیاب من مسئول بخش خواهد بود Mr. Smith is in charge of this class آقای اسمیت مسئول این کلاس […]

اصطلاح «یاد آن روزها بخیر»! ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح «یاد آن روزها بخیر»!

Those were the days یاد اون روزا بخیر !When I was a kid, we spent our summers at the beach. Those were the days !وقتی بچه بودم، تابستان ها را در ساحل می گذراندیم. یاد آن روزها بخیر!

فعل flunk out ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

فعل flunk out

I flunked the test=to fail an exam تست را رد شدم/ این اصطلاح اسلنگ در معنی به کل خراب کردن هم کاربرد دارد. flunk out=to have to leave a school or college فرار کردن از مدرسه/ مردود شدن/ اخراج شدن به خاطر مردود شدن He flunked out, a school official told CNN یکی از مقامات […]

سه ترکیب برای «بیان عذرخواهی» ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

سه ترکیب برای «بیان عذرخواهی»

سه روش برای گفتن اینکه «مقصر من بودم/ اشتباه از من بود/ یک عذرخواهی بهت بدهکارم» My bad My mistake I owe you an apology