بایگانی‌های لغات پرکاربرد زبان - صفحه 15 از 21 - الفبای زبان
واژه «subsequent» 30 دی 1402

واژه «subsequent»

subsequent بعد، متعاقب، بعدی subsequent events proved her wrong حوادث بعدی ثابت کرد که او اشتباه می کند the theory was developed subsequent to the earthquake of 1906 این نظریه پس از زلزله ۱۹۰۶ توسعه یافت He was surprised and impressed by his former band leader’s subsequent success او از موفقیت بعدی رهبر سابق گروه […]

چند جمله کاربردی (۹۵) 19 دی 1402

چند جمله کاربردی (۹۵)

درس&مدرسه &دانشگاه Our new professor is really absent-minded استاد جدید ما خیلی حواس‌پرت است. Our new professor does not seem to be knowledgeable استاد جدیدمان بنظر نمیرسد باسواد باشد. I’ve not handed in/turned in my project yet من هنوز پروژ‌ه‌ام را تحویل نداده‌ام. The new teacher has picked on me badly استاد جدیدمون بدجوری به […]

واژگان مرتبط با آتش 19 دی 1402

واژگان مرتبط با آتش

fireplace شومینه firewood هیزم fire fighter آتش نشان fire alarm آژیر آتش نشانی fire box آتشدان، مجمر fire ball نارنجک، گلوله انفجاری fireworks آتش بازی bonfire آتش چهارشنبه سوری

اسامی برخی از حبوبات و غلات 18 دی 1402

اسامی برخی از حبوبات و غلات

Rice برنج Wheat گندم Barley جو Pea نخود Split pea لپه Lentil عدس Bean لوبیا Corn ذرت Sunflower آفتاب گردان

حرف اضافه on در عبارات 18 دی 1402

حرف اضافه on در عبارات

مهم‌ترین کاربرد on به عنوان حرف اضافه مکان وقتی است که می‌خواهیم بگوییم چیزی بالای چیز دیگر و در تماس با آن است. در واقع این حرف اضافه برای اشاره به قرار داشتن چیزی روی سطح چیزی دیگر به کار می‌رود. On end بی وقفه On foot با پای پیاده On sunday در روز یکشنبه […]

اسامی همیشه جمع در زبان انگلیسی 18 دی 1402

اسامی همیشه جمع در زبان انگلیسی

اشیای زیر از نظر تعداد مفرد می باشند ولی در گرامر انگلیسی جمع محسوب شده و با فعل جمع بکار می روند: glasses (عینک) pajamas (پیژامه) trousers (شلوار) jeans (شلوار جین) pants (شلوار) slacks (شلوار اسپرت) scissors (قیچی) nail clippers (ناخن گیر) pliers (انبردست) اگر بخواهیم بگوییم (یک شلوار جین) یا (یک عینک) از a […]

واژگان کاربردی(۹۵) 18 دی 1402

واژگان کاربردی(۹۵)

bet (past: bet, betted ; past participle: bet, betted) شرط (بندی)، موضوع شرط بندی، شرط بستن، نذر condition شرط، وضعیت، شایسته کردن، حالت، چگونگی، مقید کردن، شرط نمودن condition punt زدن توپ، توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن requirement نیاز، لازم، مقرره، دربایست، نیازمندی، تقاضا، احتیاج، الزام، ایجاب، التزام reservation ذخیره، رزرو […]

واژگان کاربردی(۹۴) 18 دی 1402

واژگان کاربردی(۹۴)

settled جمعیت دار، آباد، مقیم، مستقر، جای گیر، ثابت، آرام، صاف، معین، مقرر silent خموش، خاموش، ساکت، بیصدا، آرام، صامت، بیحرف sleepy خواب آلود slinky دزدکی، مخفی، خوش ژست slow آهسته، کند، تدریجی، کودن، تنبل، یواش، آهسته کردن یاشدن slow smooth سطح صاف، قسمت صاف هر چیز، هموار، نرم، روان، سلیس، بی تکان، بی مو، […]

ویژگی های اخلاقی افراد (۶) 17 دی 1402

ویژگی های اخلاقی افراد (۶)

لغات و صفات برای بیان شخصیت: ‏ funny: با مزه friendly :خونگرم serious : جدی confident : دارای اعتماد به نفس shy : خجالتی talkative : پر حرف creative : خلاق hardworking : کوشا jealous : حسود easygoing : بيخيال moody : دمدمی مزاج selfish : خودخواه

 ۱۱ معنی و کاربرد برای واژه‌ی just 17 دی 1402

 ۱۱ معنی و کاربرد برای واژه‌ی just

 همین چند لحظه‌ی پیش، به‌تازگی: The plane just landed in New York هواپیما همین چند لحظه‌ی پیش در نیویورک نشست.  الان، در حال حاضر: I’m just finishing my book من الان دارم کتابم را تمام میکنم.  درست (قبل/بعد/…): just after/before/over/ I got here just after nine من درست بعد از ساعت ۹ اینجا رسیدم. دقیقاً: […]