اصطلاح Fish out of water به چه معناست؟
Fish out of water موذب بودن، راحت نبودن She was the only girl at the party not in a formal dress and she felt like a fish out of water او تنها دختری بود که در مهمانی لباس رسمی نداشت و احساس می کرد که موذب است
چند جمله و ضرب المثل معروف انگلیسی
Out of sight, out of mind ازدل برود ،هرآنكه ازديده رود lGod helps those who help themselves ازتو حركت ازخدا بركت Good for you خوش به حالت Keep me posted من را در جريان بگذار
چند عبارت و اصطلاح با Afraid
Don’t be a doormate تو سری خور نباش I’m afraid متاسفم I’m afraid of you ازت می ترسم I’m afraid for you نگرانتم… I’m afraid so/not متاسفانه بله/ متاسفانه نه
کاربرد a در افعال و عبارات
اگر ابتدای فعلی کلمه A بباید یعنی آن فعل تبدیل به صتف شده است، به مثالهای زیر دقت کنید؛ Sleep=asleep خود فعل sleep به معنای خوابیدن است و asleep در نقش صفت به معنای خوابیده/خواب است. She is fast asleep او در خواب عمیق است My legs has fallen asleep پاهام خواب رفتن […]
۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/shoot the messenger به چه معناست؟
I was on a drip زیر سرم بودم Pull a fast one فریب دادن کسی Don’t shoot the messenger این اصطلاح به این معنی است که کسی که خبر بدی را می آورد را سرزنش کنیم، با به عبارت خلاصه تر به این معنی است که تو دیگه هیچ خبری برای من نیار…
سه عبارت مهم/تاوان دادن به انگلیسی/صدبار با انگلیسی
Umpteen times صدها بار I called you umpteen times صدبار بهت زنگ زدم… Cynical بدبین ?Why are you so cynical چرا انقدر بدبینی؟ Pay the price تاوان دادن We pay the price for our thoughts ما تاوان افکارمون را دادیم
۲ اصطلاح کاربردی/ Bawl out به چه معناست؟
Harp on one string پا در کفش کسی کردن Bawl out سرزنش کردن
عباراتی بردی حفظ خونسردی در زبان انگلیسی
calm down آروم باش take it easy سخت نگیر stay calm خونسرد باش be patient صبور باش hold on to yourself خودتو کنترل کن don’t worry نگران نباش you don’t have to worry نباید نگران باشی there is no need to worry نیازی نیست که نگران باشی
تفاوت sometimes & simetime &some time در چیست؟
Sometimes Sometime Some time فرق بین اینها چیست… Sometimes گاهی اوقات Example: I sometimes see my friend Sometime سری یک فرصت مناسب Example: Let’s get together sometime بیا سری یک فرصت مناسب همدیگر را ببینیم. Some time مدتی Example: It took me some time to fix my car
چند ساختار پرکاربرد با Make
Make an effort تلاش کردن Make an inquiry درخواست دادن Make an excuse بهانه آوردن Make a fortune وضع خوب مالی به دست آوردن Make friends دوست پیدا کردن Make a fuss غر زدن
Sunday, 22 December , 2024