بایگانی‌های Idiom - صفحه 37 از 50 - الفبای زبان
واحد شمارش / a pile of books 17 بهمن 1402

واحد شمارش / a pile of books

a row of seats یک ردیف صندلی a pile of books یک دسته کتاب a bundle of news papers یک دسته روزنامه a crowd of people یک جمعیت از مردم/ توده ایی از مردم a bar of soap یک قالب صابون a loaf of bread یک عدد یا تیکه نان a jar of jam یک […]

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۴) 17 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۴)

?How much battery have you got چقدر شارژ داری؟ I’m on 20 percent بیست درصد دارم My phone is on charge گوشیم داره شارژ میشه I’m out of phone credit شارز پولی ندارم It’s beyond your dignity دور از شأن شماست It caught my eye چشممو گرفت You’re a disgrace تو مایه آبروریزی هستی Let […]

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۳) 15 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۳)

Don’t Worry نگران نباشید ! Never Mind بیخیال ! خیالی نیست ! Please , Accept My Apology لطفا پوزش بنده را پذیرا باشید ! You’re Are Wrong اشتباه می فرمایید ! اشتباه می کنید ! You’re Right حق با شماست ! درست می فرمایید ! You’re Kidding شوخی میکنی ! Are You Serious ایا جدی […]

اصطلاحاتی برای شروع اعلام نظر در زبان انگلیسی 15 بهمن 1402

اصطلاحاتی برای شروع اعلام نظر در زبان انگلیسی

It seems to me that به نظر من می‌رسد As far as I know تا آنجایی که من می‌دانم I would say that من می‌گویم که I believe من باور دارم In my opinion به نظر من From my point of view از دیدگاه من If you ask me اگر از من بپرسی

۳ اصطلاح کاربردی /as a rule 11 بهمن 1402

۳ اصطلاح کاربردی /as a rule

Start a family عبارت Start a family برخلاف ظاهرش به معنی “تشکیل خانواده” نیست!در انگلیسی Start a family به معنی (تصمیم به) بچه‌دار شدن است. Steve and Liza want to start a family next year استیو و لیزا می‌خوان سال بعد بچه‌دار بشن as a rule طبق معمول – طبق عادت همیشگی As a rule, […]

اسلنگ PISSY !! 11 بهمن 1402

اسلنگ PISSY !!

PISSY=easily irritated=in a bad mood بدعنق, بد خلق, اهل اخم و تخم, نق نقو ?What the hell is wrong with you today !?Why you being all pissy and hard to be around امروز چت شده؟ چرا اینقدر نق نقو شدی نمیشه باهات جایی رفت.    Yo, stay away from Kristin today She’s pissy and no […]

چند اصطلاح درباره «معطل بودن» 10 بهمن 1402

چند اصطلاح درباره «معطل بودن»

We are in need of money معطل پولیم It was not worth all that delay به این همه معطلی نمی ارزید. He kept me waiting مرا معطل گذاشت We are waiting for the rain to stop معطل بارانیم که بند بیاد. I am down and out برای نان شب معطل مانده ام. My car is […]

اصطلاح «از نو شروع کردن» 09 بهمن 1402

اصطلاح «از نو شروع کردن»

 (to)  Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning  کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن    Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]

اصطلاح «in the thick of things» به چه معنی است؟ 07 بهمن 1402

اصطلاح «in the thick of things» به چه معنی است؟

in the thick of things در بحبوحه مسائل/ در کشاکش مشکلات Very busy; in the middle of or preoccupied with something or several things Sorry I couldn’t make it to your birthday lunch on Wednesday—I’m afraid I’m really in the thick of things at the moment متاسفم که نتوانستم روز چهارشنبه به ناهار تولد شما […]

اصطلاح «روز سرنوشت ساز» 07 بهمن 1402

اصطلاح «روز سرنوشت ساز»

All that glitters is not gold هر گردی گردو نیست. Make-or-break day for us روز سرنوشت سازی برامونه