بایگانی‌های alefbayezaban.ir - صفحه 27 از 100 - الفبای زبان
واژه «Elliptical» 02 مرداد 1403

واژه «Elliptical»

Elliptical  (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]

واژه «Dowdy» 02 مرداد 1403

واژه «Dowdy»

Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.

درباره صفت های  irreparable & irreversible 02 مرداد 1403

درباره صفت های irreparable & irreversible

صفت های irreversible و irreparable معنای شبیه به هم دارند و در کانتکست های مشابهی می تونن به کار برن. این دو واژه گاها به یک معنی استفاده میشن ولی به طور کلی صفت irreparable به معنای جبران ناپذیر و صفت irreversible به معنای برگشت ناپذیر هست. irreversible: incapable of being reversed or turned about […]

۴ اصطلاح کاربردی/ Dig deep به چه معناست؟ 02 مرداد 1403
Read the room چطور؟

۴ اصطلاح کاربردی/ Dig deep به چه معناست؟

Read the room شرایط رو درک کن Can I bum a cigarette یه نخ سیگار میدی Dig deep تلاشتو بکن Live and learn درس عبرت شد برات

واژه «Domineer» 02 مرداد 1403

واژه «Domineer»

 Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانش‌آموزان معلمانی را ترجیح می‌دهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.

دربارۀ واژه «مترسک» 02 مرداد 1403
ادبیات فارسی؛

دربارۀ واژه «مترسک»

مترسک جسمِ انسان‌مانندی از جنسِ چوب و پارچه است که کشاورزان برای ترساندنِ پرندگان در مزرعه نصب می‌کنند. در فارسی آن را «ترسانک» و «لولو سرِ خرمن» و «داهول» هم می‌نامند. واژۀ «مترسک» از سه جزء تشکیل شده‌است: م‍ (پیش‌وندِ نهی) ترس (بنِ مضارعِ ترسیدن) -‌ک (پس‌وندِ اسم‌ساز) جالب است که معنیِ تحت‌اللفظیِ واژۀ «مترسک» […]

۴ اصطلاح کاربردی/ معنی  She took off veil چیست؟ 01 مرداد 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ معنی She took off veil چیست؟

Get your act together خودتو جمع و جور کن This is for your own good این به نفع خودته No ifs، no buts اما و اگر هم نداریم She took off veil او کشف حجاب کرد

 چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی 31 تیر 1403

 چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی

I’m terribly sorry ‎ واقعا متاسفم I try to make it up ‎ سعی می کنم جبران کنم no offense ‎ منظور بدی نداشتم. None taken ‎ من هم به دل نگرفتم. Don’t mention it ‎ اصلا حرفش رو هم نزن. No sweat man ‎ بی خیال بابا! Don’t put yourself through hell ‎ به […]

 ۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی 31 تیر 1403

 ۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی

Great عالی/ خیلی خوب Eye-opening حیرت انگیز Magnificentبا شکوه و مجلل Superb عالی Gorgeous زیبا و مجلل Exquisite نفیس Elegant زیبا و برازنده Stunning زیبا و شگفت آور Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردن Awesome خیلی پر ابهت Fabulous شگفت آور […]

واژه «زورگیر» در انگلیسی چه می شود؟ 31 تیر 1403
Don't pick your nose به چه معنیست؟

واژه «زورگیر» در انگلیسی چه می شود؟

Mugger زورگیر / این واژه اسلنگ است. Watch out for muggers,especially at night مراقب زورگیر ها باشید بخصوص در شب. the mugger snatched my purse and ran away زورگیر کیفم را ربود و فرار کرد Don’t pick your nose   دست تو دماغت نکن