بایگانی‌های alefbaye zaban - صفحه 17 از 87 - الفبای زبان
24 تیر 1403

اصطلاح «Hang up» به چه معناست؟

Hang up  فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.

کلمات ربطی در زبان انگلیسی (but-for-yet-nor&…) 24 تیر 1403

کلمات ربطی در زبان انگلیسی (but-for-yet-nor&…)

 در این مطلب کلمات ربط دهنده در جمله را بررسی و معرفی می کنیم. این آموزش ادامه دارد و این بخش اول از کلمات ربطی در زبان انگلیسی است. but این حرف ربط در زمانی کاربرد دارد که می خواهیم تضاد میان دو چیز را نشان دهیم. مثال: He reads magazines, but he doesn’t like […]

تفاوت های Tell و Say- بخش (۲) 24 تیر 1403

تفاوت های Tell و Say- بخش (۲)

برای راهنمایی کردن و اطلاع دادن فقط از Tell استفاده می کنیم؛ مثلا: ?Has she told you the good news, yet Please tell us your name and occupation The police officer told him to stop ?Can you tell me what happened بارز ترین نکته اینه که در جملات بالا بعد از Tell یه مفعول داریم. […]

 حالت اضافه (ملکی ) در زبان انگلیسی و انواع اپوستروف s 24 تیر 1403

 حالت اضافه (ملکی ) در زبان انگلیسی و انواع اپوستروف s

حالت اضافه برای مالکیت بکار می رود و مالک یا نام مربوط به انسان است یا غیر انسان.   الف- اگر مالک نام مربوط به غیر انسان باشد بین دو اسم (of) بکار می رود. the leaf of the tree ب-اگر مالک نام مربوط به انسان باشد بعد از نام انسان (‘s) اضافه می شود. […]

 تفاوت افعال tell و Say -بخش (۱) 24 تیر 1403

 تفاوت افعال tell و Say -بخش (۱)

 از نظر معنایی تفاوتی ندارند؛ هر دو به معنای “گفتن” هستند. تفاوت اصلی آنها در کاربرد آنهاست که تا حد زیادی مربوط به گرامر می شود. به طور کلی تفاوت tell و say به این شرح است:  از Tell (که گذشته آن told است) اغلب برای ۱. مطلع کردن و آگاهی دادن ۲. دستور مودبانه […]

اصطلاح «فریب دادن» در زبان انگلیسی 23 تیر 1403
pull a fast one؛

اصطلاح «فریب دادن» در زبان انگلیسی

pull a fast one=trick someone کسی را گول زدن کسی را فریب دادن   He pulled a fast one on me by paying me with a worthless check او با پرداخت یک چک بی ارزش، من را فریب داد I don’t think he was being truthful – I think he was just trying to pull […]

چند عبارت برای گفتن «مشکلی نیست» 23 تیر 1403

چند عبارت برای گفتن «مشکلی نیست»

no problem no sweat no big deal no probs no biggie

اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی 20 تیر 1403

اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی

storm in a teacup=a situation in which people are very angry or upset  از کاه کوه ساختن/ الکی شلوغش کردن I feel strongly that it is a storm in a teacup من به شدت احساس می کنم که این مسئله از کاه کوه ساختن است/ الکی بزرگش کردن This matter is a storm in a […]

اصطلاح جذاب «spill the tea» به چه معناست؟ 20 تیر 1403

اصطلاح جذاب «spill the tea» به چه معناست؟

spill the tea=sharing gossip به اشتراک گذاشتن اسرار و اخبار/به اشتراک گذاری شایعات یا افشای اخبار جالب    I’m going to spill the tea some more right after these examples درست بعد از این مثال‌ها، می روم تا اخبار را به اشتراک بگذارم ?I shouldn’t spill the tea, but have you heard that Bob and […]

 کاربردهای مختلف کلمه‌ی each 20 تیر 1403

 کاربردهای مختلف کلمه‌ی each

 هر  He called me each day and asked about my circumstances او هر روز به من زنگ زد و احوالم را پرسید.  هرکدام، هر یک  Each had a different solution to the problem هر کدام یک راه حل متفاوت برای مشکل داشتند.  به هر کدام، به هر یک  She gave us two apples each او […]