بایگانی‌های الفبای زبان اصطلاحات - صفحه 26 از 28 - الفبای زبان
 اصطلاحات تلفنی (۲) 18 آذر 1402

 اصطلاحات تلفنی (۲)

گوشي را نگهدار Hold on, Hang on تلفن را قطع کن Hang up the phone خط مشغول است The line is busy خط خراب است The line is bad کي پشت خط است؟ Who is on the line? گوشي را بردار Pick up the phone به تلفن جواب بده Answer the phone من تلفن راجواب […]

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹) 18 آذر 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹)

I am worried دلم شور میزنه Good old days یاد اون روزها بخیر Stick to your job بچسب به کارت God willing انشاالله Back to work به کارت برس It’s all your fault همش تقصیر تو است Hold your words حرف دهنتو بفهم As you wish هر جور راحتی

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹) 15 آذر 1402

چند اصطلاح کاربردی (۱۰۹)

You mark my words به حرفم می‌رسی.   No offense جسارت نباشه! I’m ever so sorry خیلی متاسفم   I apologize معذرت میخوام   Pardon me ببخشید   I owe you an apology یک عذر خواهی بهت بدهکارم Don’t give up The beginning is always the hardest جا نزن… شروع هميشه سخت ترين قسمت داستانه… […]

چند اصطلاح با once 14 آذر 1402

چند اصطلاح با once

چند اصطلاح با once:  once and for all یکبار و برای همیشه We need to settle this once and for all Our intention is to destroy their offensive capability once and for all  (every) once in a while برخی اوقات، گاهی اوقات occasionally, from time to time, (every) now and then/again, every so often, on […]

اصطلاح Blow off steam 14 آذر 1402

اصطلاح Blow off steam

Blow off steam هر کاری که باعث می شود خشم و احساسات خود را خالی کنیم/ استرس و تنش را با فریاد زدن، تخلیه کردن!   Although he needs to blow off steam, he needn’t be out of control. It’s a great way to relax and keep fit   اگرچه او باید خشم خود را […]

در جواب بی ادبی چه بگوییم؟ 13 آذر 1402
React or Reply؛

در جواب بی ادبی چه بگوییم؟

Behave yourself احترام خودتو نگه دار! comport yourself خودتو جمع و جور کن don’t want to be yelled at   نمی خواهم سر شما فریاد بزند Watch your mouth مراقب حرف زدنت باش. Piss off گورتو گم کن. Get out of my face از جلوی چشمام گمشو Get lost برو گمشو

 اصـــطلاحات عاشقانه 08 آذر 1402

 اصـــطلاحات عاشقانه

 To fall for someone عاشق کسی شدن   I fell for her in a big way. She’s gorgeous بدجور عاشقش شدم. خیلی خوشگله   To find Mr. Right /Miss Right شخص ایده آل (موردعلاقه) Rita is always hoping to find Mr. Right but so far she has not had any luck ریتا امیدواره که مرد […]

اصطلاح «Fall behind» 08 آذر 1402

اصطلاح «Fall behind»

Fall behind = Get behind عقب افتادن، عقب ماندن To lag, to fail to keep up  Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school  ایو در درس‌هایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند  If you get behind in your car payments, the finance company may repossess […]

چند اصطلاح انگلیسی عامیانه پرکاربرد (۱۰۶) 06 آذر 1402

چند اصطلاح انگلیسی عامیانه پرکاربرد (۱۰۶)

Follow your heart ببين دلت چی ميگه؟  I painted the town red حسابی صفا کردم.  You are dreaming دلت خوشه ها! Go and fly a kite برو بابا Don’t be funny مزه نريز They cannot handle it ظرفيتشو ندارن Dream on مگه خوابشو ببینی Pick on somebody on your own size با يکی شوخی کن […]

اصطلاح Water under the bridge 29 آبان 1402

اصطلاح Water under the bridge

Water under the bridge=past, past times, yesteryear= the time that has elapsed کاری که از کار گذشته است/ کاری است که شده/ روغنی است که ریخته شده   Sure, we have had our disagreements in the past, but that’s water under the bridge now “مطمئناً، ما در گذشته اختلافاتی داشتیم، اما اکنون کار از کار […]