بایگانی‌های الفبای زبان اصطلاحات - صفحه 21 از 25 - الفبای زبان
hot potato issue به چه معناست؟ 12 دی 1402

hot potato issue به چه معناست؟

نویسنده:مهدی کلاته عربی/ Hot potato issue موضوع مناقشه برانگیز (معمولا سیاسی). موضوعی که بحث درباره‌اش، باعث ناراحتی میشه و تمثیلش به سیب زمینی داغ اینه که هر کسی میخواد زود از شرش خلاص بشه و در دست، نگهش نداره چون خیلی داغه. Gun control in the US is a real [political] hot potato issue کنترل […]

اصطلاح «Tough nut to crack» 12 دی 1402

اصطلاح «Tough nut to crack»

Tough nut to crack مساله سخت. معضل بزرگ. بیشتر در محاوره به کار میرود. Nut به معنی آجیلهای با پوست سخت مثل گردو و پسته فندق و اینها.crack هم که یعنی شکافتن، ترک برداشتن، در اینجا یعنی باز کردن پوسته سخت. Ooh! That’s a tough nut to crack I thought I would solve this problem […]

How convenient به چه معناست؟ 12 دی 1402

How convenient به چه معناست؟

How convenient واژه convenient به معنای راحت/بی دردسر است.  این عبارت زمانی استقاده می شود که فرد مقابل اغلب در مورد زمان یا شرایط یک موقعیت، طعنه یا تردید دارد که شما رو راست باشید و در ذهم خودشان فکر می کنند که دارید توجیه می کنید .این عبارت اغلب برای بیان ناامیدی یا ناباوری […]

۲ اصطلاح کاربردی 11 دی 1402

۲ اصطلاح کاربردی

You are so mean= someone who’s stingy or ungenerous=unkind or unfair خیلی بدجنسی/گستاخ The middle of nowhere یک جای پرت، نا کجا آباد. He lives in a tiny house in the middle of nowhere اون تو یک خونه فسقلی تو یک جای دور افتاده و پرت زندگی میکنه

تفاوت Too much & much too 11 دی 1402

تفاوت Too much & much too

هر دوی آنها معنی یکسانی دارند ولی بعد از too much از اسم استفاده می کنیم و بعد از much too صفت یا قید استفاده می شود. I had too much sugar this morning Much too معمولاً قبل از یک صفت یا قید استفاده می شود تا نشان دهد چیزی بسیار بیشتر از آنچه لازم […]

کاربرد If only 11 دی 1402

کاربرد If only

 اصطلاح if only به منظور بيان آرزو, خواسته يا حسرت گوينده است. به مثالهای زیر توجه کنید: ️if only they save his life  چی ميشه اگر جونش رو نجات بدند. If only he didn’t leave here  چی ميشد اگر از اينجا نميرفت. if only I had listened to you  ای کاش به حرفت گوش ميدادم.

اسم جمع (Collective Noun) 10 دی 1402

اسم جمع (Collective Noun)

اسم جمع (Collective Noun): اسم جمع اسمی است که به گروهی از افراد، اشیاء یا حیوانات اشاره کند. مثل: team, army, jury, group  اگر اسم جمع مانند یک واحد پول، یک دسته یا یک گروه مورد نظر قرار گیرد، با فعل مفرد به کار می رود. مثال: The jury is in the courtroom هیئت منصفه […]

اصطلاح «neck and neck» 09 دی 1402

اصطلاح «neck and neck»

neck and neck با کسی در مسابقه، مساوی بودن است. در فارسی برای بیان این مفهوم از عبارت «پا به پا» یا «شانه به شانه» استفاده می‌کنیم. Nearly all the votes have been counted and the two candidates are still neck and neck, so we don’t know who’s won the election yet The horses were […]

واژگان ضروری(۹۱) 05 دی 1402

واژگان ضروری(۹۱)

Whisper نجوا کردن ، پچ پچ کردن Concentration تمرکز cockiness گستاخی، خودنمایی conceit خودبینی، غرور، استعاره hauteur بزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور hubris غرور، گستاخی pride مباهات، بهترین، سربلندی، برتنی، فخر، افاده، غرور، تکبر، سبب مباهات، تفاخر کردن vainglory لاف، گزاف، خودستایی، غرور، فیس vanity بادسری، بطالت، بیهودگی، پوچی، غرور، خودبینی

برخی عبارات مهم تاکیدی 04 دی 1402

برخی عبارات مهم تاکیدی

Above all از همه مهم تر. Obviously آشکارا، معلوم بودن که Clearly وضوح، مسلما Evidently از قرار معلوم، ظاهرا Actually در حقیقت، واقعا In fact در واقع ، در حقیقت certainly به طور مسلم Definitely حتما ، قطعا Extremely بى نهایت ، بسیار Indeed راستی، در واقع Absolutely مسلما، حتمآ Positively قطعا، بي تردید Unquestionably […]