بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 30 از 74 - الفبای زبان
احتمالش چقدره؟ 29 مهر 1402

احتمالش چقدره؟

?What are the odds احتمالش چقدره؟ !Keep your shirt on جوش نیار! ?Am I in your hair مزاحمتم؟

چند عبارت کاربردی (۱۰۰) 29 مهر 1402

چند عبارت کاربردی (۱۰۰)

Give Yourself Time به خودت زمان بده Everything has a place and a time هر چیزی جا و زمانی داره. Go easy on me به من سخت نگیر She will learn to be strong اون قراره یاد بگیره قوی باشه. I got canned اخراج شدم.

چند عبارت کاربردی (۹۹) 29 مهر 1402

چند عبارت کاربردی (۹۹)

You mark my wordsبه حرفم می‌رسی. No offense جسارت نباشه! I’m ever so sorryخیلی متاسفم I apologizeمعذرت میخوام Pardon meببخشید I owe you an apologyیک عذر خواهی بهت بدهکارم

اصطلاح Fit as a fiddle 26 مهر 1402

اصطلاح Fit as a fiddle

Fit as a fiddle=in very good health سالم و سرحال/ وضعیت سلامتی عالی My great grandmother is surprisingly fit as a fiddle مادربزرگ من به طرز شگفت انگیزی حالش خوب است

قورباغه ات را قورت بده! 26 مهر 1402

قورباغه ات را قورت بده!

Bite the bullet=to force yourself to do something unpleasant or difficult اجبار خود به کار تحمل شرایط سخت/ کاری را به زور یا صلاح حود انجام دادن/ کتاب معروف قورباغه ات را قورت بده I hate going to the dentist, but I’ll just have to bite the bullet من از رفتن به دندانپزشک متنفرم، اما […]

اصطلاح زبانم قاصر است! 25 مهر 1402

اصطلاح زبانم قاصر است!

Words fail me نمی دونم چی بگم/ زبانم قاصر است مثال: ‘?So what do you think about that purple outfit Tom is wearing!Words fail me نظرت درباره تیپ و سر و وضع بنفش تام چیه ؟-واقعا نمیدونم چی بگم.!! Words fail me!! how can I thank you enough for all the things you’ve done واقعا […]

این کفشها پاهامو میزنه! 25 مهر 1402

این کفشها پاهامو میزنه!

These shoes are pinching این کفشها پاهامو میزنه Your shoes/socks are mismatching کفشاتو \جوراباتو تا به تا پوشدی

کم و بیش! 24 مهر 1402

کم و بیش!

give or takeکم و بیش، تقریبا it’ll be ready at six, give or take a few minutes ساعت شیش آمادست، تقریبا چند دیقه دیگه I guess it’ll cost give or take 150000 euros گمونم تقریبا ۱۵۰۰۰۰ یورو آب بخوره

So to speak 24 مهر 1402

So to speak

So to speak=In other words=so to say به بیان دیگر Ali is a doctor, so to speak he can treat patients علی یک پزشک است، بنابراین/به عبارت دیگر می تواند بیماران را درمان کند

چند عبارت کاربردی (۹۸) 24 مهر 1402

چند عبارت کاربردی (۹۸)

He is a movie aficionado او عاشق فیلم دیدن است He is a party animal او همیشه در حال پارتی کردن است He is a music buff او خیلی موزیک را دوست دارد He is a soccer fanatic او دیوونه ی فوتبال دیدن است