بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 21 از 75 - الفبای زبان
سه اصطلاح  have cold feet/Basket case/that’s the thing 25 بهمن 1402

سه اصطلاح  have cold feet/Basket case/that’s the thing

get/have cold feet  جا زدن، پا پس کشیدن  He got cold feet at the last minute  در آخرین لحظه جا زد.  Basket  Basket case  Someone or something in a useless or hopeless condition  خسته و درمانده، کوفته، عاجز و وامانده After working a 12-hour day and then coming home and cooking dinner for her family, […]

اصطلاحات Figure out & Get the hell out of here 25 بهمن 1402

اصطلاحات Figure out & Get the hell out of here

Figure out  To solve, to find a solution; to understand  (جداشدنی) حل کردن، فهمیدن، سر در آوردن، جواب پیدا کردن  I was never able to figure it out هرگز نتوانستم از آن سر در بیاورم.  ?How long did it take you to figure out the answer to the math problem چقدر طول کشید تا جواب […]

اصطلاح «ignorance is bliss» به چه معناست؟ 24 بهمن 1402

اصطلاح «ignorance is bliss» به چه معناست؟

ignorance is bliss مصداق ضرب المثل معروف «بی خبری، خوش خبری است»/نادانی سعادت است if you do not know about something, you do not worry about it What’s the point in knowing about all these problems if we can’t do anything about them? Sometimes ignorance is bliss, you know اگر نتوانیم کاری در مورد آنها […]

راه های واکنش دادن به خبرهای بد 24 بهمن 1402

راه های واکنش دادن به خبرهای بد

 جملات زیر بهترین راه واکنش نشان دادن و اعلام تاسف درباره خبر بدی که به شما داده شده است ،از سوی شماست: ?I’m sorry to hear that. Are you alright? Is anyone hurt خیلی از شنیدنش ناراحت شدم. الان خوبی؟ صدمه ندیدی؟ ?I can’t believe it! Are you OK نمی توانم باور کنم. حالت خوبه؟ […]

۴ اصطلاح کاربردی/  !I’m reaping what I sow 23 بهمن 1402

۴ اصطلاح کاربردی/ !I’m reaping what I sow

feel that something is wrong احساس کردن اینکه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است Stop being a damn fool دست از خل بازی بردار I’m reaping what I sow هر چه کاشتم را درو میکنم- دارم سزای کار خودم را میبینم Beat it بزن به چاک

۵ اصطلاح و عبارت کاربردی/He’s Open to Bribery 21 بهمن 1402

۵ اصطلاح و عبارت کاربردی/He’s Open to Bribery

He’s Open to Bribery   او اهل رشوه است He’s a Bad Egg   ادم ناتویی است His Metal Is Bad جنسش شیشه خورده داره(تخته‌ش کمه) He’s Cut No Ice   حناش دیگه رنگی نداره He’s a Big Shot آدم کله گنده(خیلی مشهور) ای است

چند اصطلاح کاربردی با واژه extent 18 بهمن 1402

چند اصطلاح کاربردی با واژه extent

  to a certain extent/to some extent/to an extent (=partly) تا حدودی We all to some extent remember the good times and forget the bad همه‌ی ما تا حدودی زمان‌های خوب را به یاد می‌آوریم و زمان‌های بد را فراموش می‌کنیم. I do agree with him to an extent من با او تا حدودی موافقم. […]

واژگان کاربردی (۱۰۱) 18 بهمن 1402

واژگان کاربردی (۱۰۱)

violation: خطا ،تجاوز، عهد varieties: متنوع، گوناگون repression: سرکوبی admission: قبول ، پذیرش symmetric: متقارن، منظم ، برابر synergistic: همکاری کننده synchronic: همزمان، هموقت synthetic: ترکیبی، ساختگی scope: آزادی عمل، وسعت، قلمرو، حوزه sketch: طراحی کلیات، نقشه ساده، انگاره scratch: تراش، خاراندن، حذف کردن، پاک کردن spike: میخ دار کردن، میله، میخ بزرگ disturb: برهم […]

جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۲۰) 17 بهمن 1402

جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۲۰)

od gives you a new beginning, don’t repeat the old mistakes   وقتی خدا شروع جدیدی به شما میدهد، اشتباهات قدیمی خود را تکرار نکنید.   If you won’t be patient in the flow of river, every driftwood will be a huge problem for you   اگر در جریان رودخانه صبرت ضعیف باشد هر تکه […]

به جای I think از این عبارات استفاده کنیم 16 بهمن 1402

به جای I think از این عبارات استفاده کنیم

میتوانید بجای I think از عبارات زیر استفاده کنید: In my opinion In my idea It seems to me that  consider To my way of thinking As I see it The way I see things is that